درآمد بیشتر خانوادهها محدود است و هـمچنین خـانواده مخارجی دارد که هزینه آن از این درآمد پرداخت می شود. افراد برای ادامه زندگی به کالاهای زیادی نیاز دارند و بیشتر درآمد آنـها بـه مـصرف کالاهایی مثل غذا، پوشاک، مسکن، آموزش و… می رسد. واضح است کـه نیازهای افراد زیاد است، اما چون درآمد محدود است، مقدار محدودی […]
درآمد بیشتر خانوادهها محدود است و هـمچنین خـانواده مخارجی دارد که هزینه آن از این درآمد پرداخت می شود. افراد برای ادامه زندگی به کالاهای زیادی نیاز دارند و بیشتر درآمد آنـها بـه مـصرف کالاهایی مثل غذا، پوشاک، مسکن، آموزش و… می رسد. واضح است کـه نیازهای افراد زیاد است، اما چون درآمد محدود است، مقدار محدودی از این نیازها برآورده می شود و برخی بی پاسخ مـیماند. اولیـن سـؤال در اداره امور اقتصادی خانواده این است که این درآمد را باید چگونه بـه مـصرف انواع کالاها و خدمات اختصاص داد؟
هنر اقتصاد یعنی، چگونگی تشخیص منابع محدود در دسترس، برای تأمین نیازهای مـحدود انـسان. مـدیریت منابع مالی خانواده از مهمترین وظایفی است که با تدبیر همه اعضا شـکل مـیگیرد. اگـر تدابیر اصولی و صحیحی اندیشه شود اعضای خانواده میتوانند از کمترین امکانات بیشترین استفاده و بهرهوری را داشـته بـاشند.
اعـضای خانواده باید بتوانند مسائل مربوط به هزینههای خویش را تحلیل و چگونگی مصرف خود را بر پایـه مـنافع ملی و منابع مادی و معنوی خود تعیین کنند. تسلط انسان بر سرنوشت خویش و زنـدگی بـر پایـه آنچه اصولی پنداشته می شود در ظاهر امری دور از دسترس است، ولی اراده کردن برای برخورد آگاهانه، کـسب دانـش و اقدام مناسب، نخستین گامهای عملی تغییردهنده و سرنوشتساز در این راه است. در این تغییر و تحولات هـمه اعـضای خـانواده میتوانند نقش مهم و بزرگی ایفا نمایند؛ پدر در جایگاه کسب کننده درآمد، مادر که مدیر خانه است و فـرزندان کـه مصرفکننده اند و… .
آنچه اقتصاد خانواده را منحصر به فرد میکند وجود ارتباطات درونی بـین نـقشهای شـغلی و خانوادگی است؛ یعنی رابطهای که به طور معمول و در غیر از مباحث اقتصادی خانواده یافت نمیشود. درک ایـن ارتـباط درونـی را میتوان شاهکلید سالمسازی اقتصاد خانواده دانست. نگرش سیستمی، درک روشنی از تأثیر متقابل سـیستم فـرعی خانواده و اقتصاد را بر یکدیگر و بر محیط ارائه میدهد. باید باور داشت که اقتصاد خانواده فعالیتی جدی و رسـمی اسـت نه تفننی و سرگرمی، ولی این بدین معنا نیست که نمیتوان یا نباید ارتـباط عـاطفی با فعالیتهای مربوط اقتصادی برقرار کرد، بـلکه مـوضوع اصـلی این است که برای تأمین هزینهها بـه اقـتصادی حلال، سودآور و موفقیتآمیز نیاز است.
مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید بر اسـاس مـیزان درآمدهای اعضای خانواده و هزینهها تـنظیم شـود. همان طـور کـه در خـانواده، والدین باید مدیریت عاطفی، روانی و اجـتماعی داشـته باشند، در هزینه کردن و ایجاد تعادل بین دخل و خرج نیز نیاز به مـدیریت اسـت. هر خانواده به بنگاه اقتصادی کـوچکی تعبیر می شود که نـیازمند مـدیریت منابع است. صرفهجویی، قناعت و پرهـیز از تـجملگرایی و چشم وهمچشمی از ملزومات اجرای مدیریت اقتصادی خانواده و تضمینکننده موفقیت آن است. از این رو، اگر اهمیت و نـقش اعـضای خانواده در اقتصاد خانه تبیین شـود، رمـز ایـن موفقیت بیشتر خـواهد بـود.
اقتصاد خانواده به مـعنی چـگونگی ساماندهی و مدیریت منابع خانه است؛ خانواده سازمانی است که تولید و توزیع کالاهای مورد نـیاز را فـراهم میسازد و زن بدون مناقشه یکی از دو رکن اسـاسی خـانواده است کـه در ایـن سـازماندهی و مدیریت نقش اساسی ایـفا میکند. جایگاه مادری و همسری عمده منابع مصرف را به زن میسپارد و انتظار میرود که وی بتواند با سـازماندهی و مـدیریت صحیح بین درآمد و مصرف، توازن بـرقرار نـماید و یـا بـا بـرنامهریزی صحیح و اجرای صـحیح در رشـد و توسعه اقتصاد خانواده نقشی مؤثر داشته باشد. از آنجا که اقتصاد خانواده در تنظیم نمودار رشد و توسعه اقـتصادی جـامعه و بـرنامههای کلان بخشهای مختلف دولتی و خصوصی تأثیر بـسزایی دارد، مـیتوان گـفت زنـان نـقش کـلیدی در استفاده بهینه از منابع دارند؛ منابعی مثل زمان، پول، درآمد و… .
بهترین روش برای بررسی وضعیت زنان و بهرهوری در سطوح بینالملل، استفاده از شاخصهای توسعه انسانی میباشد که شامل وضعیت عمومی زنان از نـقطه نظر تعداد، نواحی زیستی، ازدواج، شمار تعداد زنان سرپرست خانواده و از نظر تحصیلات، بهداشت و تغذیه و همچنین از نظر سیاست و تصمیمگیری میشود. توجه به تمامی موارد مذکور میتواند نقش زنان را در اقتصاد خانواده بـیشتر و بـهتر بیان نماید.
موانع موجود بر سر راه سرپرستی و مدیریت زنان، مشکلات مالی، فقدان تجربه کاری با اعضای خانواده و…. میتواند نقش مدیریتی زن را در محیط خانه کمرنگ کند. ولی بانوان و زنان با تجربه مـیتوانند بـا تدابیر صحیح و خردمندانه مشکلات موجود را حل کنند و از کمترین امکانات بیشترین استفاده را برای اعضای خانواده فراهم آورند.
نقش الگوهای دینی در هدایت زندگی بشر بـه سـوی فلاح و رستگاری زنده و پویا اسـت. حـضرت زهرا(س) که الگویی حسنه برای مسلمانان است در زمینه مدیریت امور خانواده نیز بهترین نقش را در مدیریت و سازماندهی اقتصادی خانواده ایفا مینماید. در سیره عملی حضرت زهرا (س) نـقش مـنابع غیرمادی در اقتصاد اسلامی مـهمتر از مـنابع اقتصادی است که ایشان بهترین شکل معقول و منطقی را برای استفاده از این منابع به کار می گرفت؛ از جمله با شکرگزاری، دعا و کمک گرفتن از ذکر خداوند برای رفع نیازمندیهای مادی خانواده بیشترین رضـایت خـاطر را برای اعضای ایجاد مینمود.
حضرت زهرا(س) کار خانه را تا جایی که برای افراد خانواده و حتی فرزندان شیرخوار مطلوبیت و رضایت خاطر ایجاد میکرد، برنامهریزی مینمود. بلال میگوید: روزی حضرت زهرا (س) را دیدم کـه مـشغول آرد کردن گـندم بود. در این هنگام فرزندش حسین (س) گریه و بیتابی میکرد. خدمتشان عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کـنم یا بچه را آرام کنم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزندم اولی هستم، شما آسـیاب را بـچرخانید.
ایـن بهترین الگو برای ایفای نقش مادر و توجه به نیاز عاطفی فرزند و انتخاب صحیح در تخصیص و بهینهسازی اقتصادی اسـت.
روش تربیتی و اخلاقی حضرت زهرا(س) بهترین شیوه و تجربه برای تربیت نسلی پاک و سعادتمند اسـت. زنـدگی سـاده و خانه گلی آن بانوی بزرگ محل رشد و کمال والاترین بندگان خدا بود. ایجاد آرامش و آسایش افـراد خانواده به در اختیار داشتن امکانات فراوان وابسته نیست، بلکه هرچه امکانات و لوازم رفـاه و تشریفاتی بیشتر باشد عـمر انـسان برای استفاده از آنها بیشتر صرف می شود، در نتیجه دلواپسیها و نگرانیها رو به فزونی گذاشته و دغدغه رسیدگی و نگهداری وسایل منزل بر اضطراب و استرس روزانه می افزاید. بنابراین، با زندگی ساده و دور از تجملات آسایش و آرامش بیشتر فـراهم شده و انسان بهتر میتواند به رشد و پیشرفت معنوی و روحی بپردازد.
نتیجه آن که، نقش زن در اقتصاد خانواده همواره براساس مطلوبیت خانوار و ترجیحات فرهنگی و اجتماعی و صرف وقت در محیط خانه برای تأمین نیازمندی های خانوار یـا صـرف همان زمان در محیط خارج از خانه یا حتی کارهای اقتصادی داخل منزل باید مورد توجه مدیران ارشد جامعه قرارگیرد. بدیهی است غفلت از این امر یا پرداختن به نقشهای فرعی و حاشیه ای زن ضـربههای جـبران ناپذیر بر شخصیت وی و نیز کاهش بهره گیری اجتماعی از توان خدادادی او خواهد شد.