نوجوانی، دورانی پرتلاطم

نـوجوانی‌، بـخش‌ پرتلاطم زندگی فردی هر انسانی است که زندگی برزخی، تغییر نگرش‌ها، ابهام، تخیل‌ها، تحول ارزش ها‌ و بحران بلوغ، بخشی از ویژگی‌های آن است. نوجوان به تدریج رشد می‌کند و دوره‌ نوجوانی و مـهم‌ترین فراز آن‌ یعنی‌«بـحران‌ هـویت»را پشت‌ سر می‌نهد. در این دوره، نوجوان به استقلال،گروه‌گرایی و الگوگزینی‌ احساس نیاز می‌کند. عدم […]

نـوجوانی‌، بـخش‌ پرتلاطم زندگی فردی هر انسانی است که زندگی برزخی، تغییر نگرش‌ها، ابهام، تخیل‌ها، تحول ارزش ها‌ و بحران بلوغ، بخشی از ویژگی‌های آن است. نوجوان به تدریج رشد می‌کند و دوره‌ نوجوانی و مـهم‌ترین فراز آن‌ یعنی‌«بـحران‌ هـویت»را پشت‌ سر می‌نهد. در این دوره، نوجوان به استقلال،گروه‌گرایی و الگوگزینی‌ احساس نیاز می‌کند. عدم تحمّل انتقاد،توجه به وضع ظاهری و مانند آن برخی دیگر از خصوصیات عاطفی او‌ در این دوره است. در دوره نوجوانی، نوجوانان از طریق خانواده، نهادهای آمـوزشی، رسانه‌های گروهی، حکومت و گروه همسالان، تأثیر می‌پذیرد؛ و شخصیت روحی و روانی آنان به همراه ساختار فیزیکی آن‌ها شکل می‌گیرد‌.

 

  • ویژگی های دوران نوجوانی:

نوجوانی دورۀ پیـچیده‌ای از رشـد انسان است که دامنۀ آن از 31 تا 81 سالگی امتداد دارد. این دوره‌ دارای‌ ویژگی‌های خاصی است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

 

1- نوجوانی برزخی است بین کودکی و بزرگسالی:

دورۀ نوجوانی را به‌ یـک زنـدگی برزخی و حاشیه‌ای تشبیه می‌کند،چرا که‌ فرد‌ به دلیل تغییرات روحی- روانی و جسمی، نه کودک است و نه بزرگسال. بنابراین نه انتظار کودک از آن ها می‌رود و نه در دنیای بزرگترها، یعنی قـلمروی کـه بتوانند به جست‌ و جوی موقعیت‌ اجتماعی‌ خود‌ برخیزند، برای آن ها جایی وجود‌ دارد‌.

در‌ نتیجه نوجوانان در برزخ بین کودکی و بلوغ، با همسالان خود،الفت گرفته، به کمک آن‌ ها گروه تشکیل می‌دهند و حـتی مـمکن اسـت‌ بر‌ ضد‌ ارزش‌های اجتماعی بـزرگ‌تر ها عـصیان کـنند. به همین جهت‌ نوجوانی‌ را «زندگی‌ تشنّج‌انگیز، دوران منفی» و دوران طوفان یا فشار یا تولدی دوباره نامیده‌اند.

 

2- نوجوانی یک دورۀ تغییر است:

در‌ طی‌ دورۀ نـوجوانی بـه تناسب تغییرات‌ بدنی سریعی که در نوجوان بوجود‌ مـی‌آید، نـگرش‌ها و رفتار آن ها نیز تغییر می‌کند،در نتیجۀ این تغییر ارزش‌ها و به تبع آن نقش‌های اجتماعی آن‌ها‌ نیز‌ تغییر‌ خواهند یافت. بـنابراین، آنـچه در دوران کـودکی برای آن ها مهم بود‌، در‌ این دوره اهمیت کمتری پیدا می‌کند. مـثلا پیروی آن‌ها از گروه هم‌سالان، برایشان بسیار مهم‌تر از‌ پیروی‌ از‌ خانواده‌ است. در طی این دوره نوجوانان بلوغ را تجربه می‌کنند، بحران‌ هـویت‌ را‌ تـجربه مـی‌کنند، از نظر هوشی به مرحلۀ تفکر انتزاعی می‌رسند برای پذیرش مسؤولیت‌های بـزرگسالانه‌‌ و ورود‌ بـه‌ صحنه سیاسی و اجتماعی جامعه آماده می‌شوند.

ازاین‌رو، دورۀ اولیۀ نوجوانی را به عنوان‌ مرحلۀ ویران‌گری در تـشکیل هـویت مـی‌دانند، به‌خصوص‌ علاقمند می‌شوند که ارزش‌ها و همانندسازی‌های کودکانه خود‌ را‌ دو‌ مرتبه‌ بررسی نمایند.

 

3- نـوجوانی دورۀ ابـهام و سردرگمی است:

شرایط روحی، روانی و جسمی‌ خاص حاکم‌ بر‌ دورۀ نوجوانی به گونه‌ای اسـت کـه آن ها را در حالتی از تشویش، نگرانی‌ و سردرگمی‌ فرو‌ می‌برد. اهمیت این مسأله به قدری است که حـتی بـرخی این دوره را به‌ نوعی‌ جنون‌ و مستی تشبیه کرده‌اند. به‌همین دلیل انتظار ثابت و معینی از نـوجوانان‌ نـمی‌توان داشـت‌.

 

4- نوجوانی‌ دورۀ عاطفی – انفعالی است:

در دوره نوجوانی حیات عاطفی- انفعالی، میدان وسیع‌تری برای عمل پیـدا مـی‌کند‌ و نوجوان‌ از‌ این حیث آماده بروز عکس العمل‌های هیجانی و عاطفی شدیدی می‌شود که پیـش‌ از‌ هـر دورۀ دیگر، شخصیت‌ او را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

 

5- تأثیرپذیری:

نوجوان‌ها زودتر متأثر از امور می‌شوند‌، نوجوان‌ها‌ یک نهال‌ نـورس هـستند که این نهال نورس، زود آسیب می‌بیند و زود‌ هم‌ تربیت می‌شود.

 

6- نوجوانی دورۀ خـیال‌پردازی شـخصی اسـت‌:

نوجوان‌، معمولا‌ تمایل دارد که‌ خود را یک شخص‌ غیرعادی‌، با سرنوشتی استثنایی، درنظر بگیرد .این تـخیّل را کـه یـکی‌ از جلوه‌های خودمداری‌ است‌، خیال‌پردازی شخصی می‌نامند. در رفتار‌ نوجوان‌، نگرش خودمدار‌ دیگری‌ نـیز‌ مـشاهده می‌شود. نوجوانانی که ساعت‌ ها در‌ جلو‌ آینه‌ می‌ایستند، می‌توانند نگاه‌های خیره‌شده، شگفت‌انگیز و افسون‌گر دیگران را تصور کنند.

آن ها‌ خـود‌ را در مقابل یک شنوندۀ خیالی‌ که مورد توجّه او‌ هستند‌، می‌بینند. وقتی‌ این نـوجوانان بـا‌ یکدیگر‌ ملاقات می‌کنند، بیش از آنکه به فـکر مـشاهدۀ دیـگران باشند در این فکر‌ هستند‌ که از جانب دیـگران مـورد‌ مشاهده‌ قرار‌ می‌گیرند. آن‌ها در‌ آغاز‌ نوجوانی، گمان می‌کنند که‌ دنیا‌ با آن ها شـروع شـده و فقط برای آن هاست. امّا در حـدود 51 و 61 سـالگی این‌ خـودمداری‌ افـراطی بـه تدریج افت می‌کند و نوجوان‌ به‌ ایـن نـتیجه‌ می‌رسد‌ که‌ دیگران نیز به خود‌ و مسائل خود و نه به او فکر مـی‌کنند.

 

7- تـوانایی استدلال به صورت انتزاعی:

نوجوان در‌ مـرحلۀ عملیات‌ صوری، که مـرحلۀ فـرضی – قیاسی‌ نامیده‌ می‌شود‌، توانایی‌ اسـتدلال‌ بـه صورت انتزاعی‌ و استنتاج‌ یک نتیجۀ منطقی از پیش‌فرض را به دست می‌آورد. در این مرحله نـوجوان‌ مـی‌تواند، در خارج‌ از‌ دنیای‌ واقعی، دنیاهای مـمکن دیـگری نـیز در ذهن‌ خود‌ خـلق‌ کـند‌، به‌‌ کمک‌ پیش‌فرض‌ها بـیندیشد، مـفاهیم را دستکاری کند و سمبل‌ها یا نمادها را به‌کارگیرد، و برخی ویژگی‌ها را در ذهن خود ثابت نگهدارد و برخی دیـگر را بـه‌طور منظم تغییر دهد. بنابراین‌، او می‌تواند فـرضیه‌هایی را ارائه دهـد و براساس هـمین فـرضیه‌ها اسـتدلال‌ کند، و اصول علمی را بـفهمد.

 

8- نوجوانی دورۀ بحران بلوغ است:

فرایند بلوغ یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های‌ زندگی هر فرداست‌. ایـن مرحله را دوران طوفان و فشار می‌نامند. نوجوانان در ایـن دوره، تـمایلات و خـواهش‌های مـتضادی دارنـد و خودخواهی کودکانه بـا نـوع‌ پرستی خیرخواهانه‌ را درمی‌آمیزند. با این‌که نوجوان می‌خواهد با دوستان‌ خود‌ باشد، علاقه‌مند به تنهایی‌ است. نوجوانی بـا تـغییرات بـیولوژیکی آغاز می‌شود، این تغییرات در دختران در سنین 9 تـا 21 سـالگی و در پسـران از‌ 11‌ تـا 31 سـالگی بـروز می‌کند‌. غیر‌ از عوامل بیولوژیکی، عوامل اجتماعی نیز در تغییرات بلوغ تأثیر دارند.

 

حالت هیجانی در دورۀ بلوغ غنی‌تر شده و گاهی به صورت حساسیّت و هیجان شدید‌ درمی‌آید‌. توجه و دقّت نـسبت به‌ بدن‌ زیاد می‌شود،حجب و حیا ظاهر می‌گردد و نشانۀ این است که تماس با دیگران برای نوجوانان دشوار است. تغییر و تلوّن علایق و عقاید و میل به بحث در نوجوانان زیاد می‌شود و آن مـقدّمه‌ای‌ بـرای‌ پختگی عقلی است. مخالفت با نزدیکان مخصوصا با اعضای خانواده به صورت‌های مختلف بروز می‌کند. این عناد با والدین نشانه‌ای بر میل به تشخّص طلبی است، و نوجوان بدین وسـیله مـی‌خواهد‌ خود‌ را نشان‌ دهد. تحول بلوغ، تصویر ذهنی از بدن و هویت شخصی، نوجوان را تهدید می‌کند. نوجوان با درنظر‌ گرفتن تجربیان گذشته و قبول تحولات بلوغ مـی‌خواهد هـویت‌ خویش را از‌ نو‌ بازسازی‌ کند.

 

9- نـوجوانی دورۀ تحول ارزش‌ها:

نوجوان تمام روابط و باورهایی را که در دوران‌ کودکی بدون چون‌ و چرا پذیرفته ‌‌است‌، مورد پرسش و تردید قرار می‌دهد و سعی می‌کند با توجه به شـخصیت شـکل‌ پذیر و استقلال‌جویی‌ خود‌، نظامی‌ از ارزش ها دربـارۀ زیبایی، حقیقت و قدرت و دین به‌دست آورد. ارزش‌ها در بین نوجوانان با بزرگسالان‌ متفاوت‌ است. در دوران نوجوانی مهمترین مسأله‌ ای که مورد تحوّل قرار می‌گیرد، اعتقادات‌‌ مذهبی نوجوان است. او‌ در‌ این دوره در اعتقادات مذهبی خویش تردید و شـک مـی‌کند، به گفتۀ شهید مطهری از شک و تردید نباید ناراحت بود، شک مقدّمۀ یقین و پرسش‌ مقدمۀ وصول و اضطراب مقدمۀ آرامش است. شک معبر‌ خوب و لازمی است هرچند منزل و توقفگاه نامناسبی است.

 

10- مـشکل تـحصیل:

گاهی عـقب‌ماندگی در تحصیل در اثر تشتّت فکری و وضع‌ آشفته و هیجاناتی است که به مناسبت بلوغ در نوجوان ایجادشده است‌. از‌ یک سـو، بحران بلوغ ومسائل مربوط به آن و از سوی دیگر بحران هویت و مسائل ارزشـی و از طـرفی روابـط با والدین و همسالان،نوجوانان را بر سر راه‌های انتخاب قرار می‌دهد و واقعا‌ نمی‌داند‌ از زندگی چه می‌خواهد و دیگران نـسبت ‌ ‌بـه او چه عکس العملی نشان می‌دهند. این امور، باعث ناراحتی، افسردگی و اضطراب نوجوان و در نـتیجه عـقب‌افتادگی و شـکست در تحصیل می‌شود.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما