می 27
نویسنده : حمیدرضا عظمتی
بازدید : 673
عکس : حامد جعفرنژاد - فارس
نظرات : بدون دیدگاه
کیفیت و کمیت‌ محله ها

امروزه با توسعه روزافزون شهرهای‌ کوچک‌ و بزرگ‌ و فضاهای شهری نامطلوب، سازگارسازی محلات مسکونی و فضاهای عـمومی آن ها بـا نیاز های‌ ساکنان‌ اهمیت‌ ویژه ای پیدا کرده است وکارشناسان توسعه شـهری، بـر نقش فضاهای عمومی محله ای‌، به‌ ویژه‌ دربرآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی ساکنان محلات تأکید مـی کـنند. کـودکان و نوجوانان، […]

امروزه با توسعه روزافزون شهرهای‌ کوچک‌ و بزرگ‌ و فضاهای شهری نامطلوب، سازگارسازی محلات مسکونی و فضاهای عـمومی آن ها بـا نیاز های‌ ساکنان‌ اهمیت‌ ویژه ای پیدا کرده است وکارشناسان توسعه شـهری، بـر نقش فضاهای عمومی محله ای‌، به‌ ویژه‌ دربرآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی ساکنان محلات تأکید مـی کـنند. کـودکان و نوجوانان، گروه مهمی‌ از‌ استفاده کنندگان فضاهای باز محلات مسکونی در مقیاس های کـوی و کـوچه (واحـد همسایگی‌)، خیابان‌ محلی‌، مرکز محله، بوستان کودک و بوستان های محلی می باشند.

 

این فـضاها بـخش عـمده ای‌ از‌ زمان و محیط زندگی روزانه کودکان و نوجوانان را به خود اختصاص می دهند و به‌ هـمین‌ دلیـل‌ ارتقاء کیفیت این فضاها می تواند در رشد فردی، تعاملات اجتماعی، تقویت حس تـعاون و حـتی‌ آمـوزش‌ آنان مؤثر باشد. در سال های اخیر، بخش قابل توجهی از اوقات‌ فراغت‌ کودکان‌ به تـماشای تـلویزیون سپری می شود که نتیجه آن کاهش تحرک فیزیکی، آگاهی های محیطی‌ و عدم‌ تـعامل‌ آنـان بـا محیط پیرامون می شود. کمبود فضاهای بازی و عرصه های نیمه‌ عمومی‌ – نیمه خصوصی محلی نـیز ایـن گرایش را تشدید می کند.

 

در حالی که فقر کیفیت و کمیت‌ مسکن‌ آن را برای کـودکان و نـوجوانان عـاری از جذابیت و مطلوبیت کرده است، اما‌ در‌ بیرون از خانه و فضاهای عمومی محله نیز‌ جایی‌ برای‌ رفتن، جـستجو و جـست و خـیز کردن، یافتن، تماشا‌ کردن‌ و بروز هیجان و خلاقیت وجود ندارد. این در حالی اسـت کـه تعامل محیطی در‌ دوره‌ های سنی خردسالی، کودکی و نوجوانی‌ لازمه‌ رشد و شکوفایی‌ توانایی‌ های‌ فیزیکی، شناختی و خـلاقه افـراد است و محیط‌ زندگی‌ فرد در این دوران بر شکل گیری شاکله وجودی و رشد جـسمی و روانـی‌ تأثیر‌ قطعی دارد.

 

علوم انسان سنجی‌، مـهندسی عـوامل انـسانی و روانشناسی‌ محیطی‌ از زوایای کمی و کیفی به‌ بـررسی‌ مـحدودیت ها و توانایی های فیزیکی و روانی انسان در ارتباط با محیط مصنوع توجه‌ دارند‌ و یـافته هـای این رشته ها‌ می‌ تـواند‌ در شـناخت ارتباط‌ کـودکان‌ بـا مـحیط کمک کنند‌. جدیدترین‌ نگرش مطرح در عـلوم یـاد شده تأکید بر کل قرارگاه یا مکان رفتاری و نقش‌ محیط‌ انسان سـاخت در ادراک و رفـتار استفاده‌ کنندگان‌ است. بنابراین بـا توجه به‌ حضور مـداوم خـانواده ها و کودکان در مقیاس های مـختلف مـحلی، لازم است این فضاها با‌ نیازها‌ و قابلیت های رشد جسمی و شناختی کودکان‌ سازگاری‌ داشـته‌ و ضـمن‌ جبران‌ خلا ارتباط آنها‌ بـا‌ طـبیعت – بـه ویژه- به شـکوفایی تـوانایی های خلاقه آن ها نـیز کـمک کنند.

 

یافته های روانشناسان کودک‌ و محیط‌ حاکی‌ از آن است که رشد ذهنی و هوشی‌ انسان‌ امـری‌ اتـفاقی‌ و تصادفی‌ نیست‌، بلکه هماهنگ و هم جـهت بـا سایر ابـعاد رشـد انـسان صورت می گیرد. هـمان گونه که بهبود شرایط بهداشتی و تغذیه می تواند بر رشد جسمانی فرد مؤثر باشد‌، بـهبود شـرایط محیطی که کودک در آن زندگی می کـند نـیز امـکان رشـد ذهـنی و هوشی کودک را فـراهم مـی کند. متأسفانه در بسیاری از موارد مشاهده می شود که محیط‌ های‌ خاص کودکان بدون توجه به نـیازهای واقـعی آنـان و صرفاً بر اساس تجربیات، سلائق و استنباط شـخصی طـراحان و حـداکثر بـا تـوجه بـه خصوصیات روانشناختی مانند ایجاد تنوع رنگ و شکل‌ و نظایر‌ آن صورت می گیرد. این امر باعث می شود فضا منطبق با واقعیت نیازهای کودکان شکل نمی گیرد. از سوی دیـگر امروزه بیشتر‌ بوستان‌ های شهری و محلی علیرغم نیاز‌ ویژه‌ کودکان، برای بزرگسالان طراحی می شوند.

 

عنصر شاخص یک کوی یا واحد هـمسایگی بـوستان کودک‌ می‌ باشد که بایستی نزدیک‌ مهد‌ کودک باشد و دارای وسایل بازی کودکان، دستشویی و آبخوری ویژه کودکان باشد. همچنین در جوار خانه های مسکونی قرار گیرد تا اشراف اجتماعی خـانواده هـا بر آن به طور مستقیم‌ و بدون‌ واسطه باشد.

 

فضاهای باز جزو عناصر اصلی یـک مـحله مـحسوب‌ می‌ شوند و از همین روی طراحی آن اهمیت‌ ویژه‌ ای‌ در ساختار محله مسکونی ایفا می نماید‌. بـه‌ طـور کلی استخوانبندی معابر تصمیم گیرنده اصلی نحوه تفکیک کل محله به واحد‌ هـای‌ کـوچک تـر می باشد. الگوی‌ استخوانبندی‌ معابر هر‌ واحد‌ همسایگی‌ نیز شکل دهنده طرح کلی واحـد‌ هـمسایگی‌ است. اما کیفیت نامطلوب فضاهای باز محلات مسکونی معاصر، مشکلات متعددی را‌ ایجاد‌ کـرده اسـت کـه از جمله عدم‌ نظارت، کنترل، فعالیت و تداوم‌ حیات‌ اجتماعی در آن ها قابل ذکر‌ است‌.  کیفیت هـای ادراکـی فضاهای باز محله نظیر انسجام، پیچیدگی، رازآمیزی‌، خوانایی‌، آشنایی، ازدحام یا آرامـش در‌ تـرجیح‌ و انـتخاب‌ کودکان برای استفاده‌ مداوم‌ از فضاهای محله برای‌ امور‌ مختلف تأثیر گذار است.

 

تجارب محلات مـسکونی سـاخته شـده در بسیاری کشورها نشان داده‌ است‌ که طراحی کالبد و شکل محیط محله‌، بـدون‌ تـوجه به‌ عملکردها‌ و خدمات‌ محلی، افراد ساکن و نحوه‌ تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی و از همه مهم تر نیازهای گـروه هـای مختلف ساکنین در‌ آنها‌، لزوماً فضای مطلوبی ایجاد نمی کند‌. بنابراین‌ رعایت‌ ویـژگی‌ هـای‌ زیبایی شناسانه، ابعاد‌ مناسب‌ و ملاحظات زیبایی شـناسی، کـیفیت مـحله ای مطلوب ایجاد نمی کند. عدم استفاده، خـرابکاری در مـحیط، ناامنی‌، وقوع‌ جرم‌ و یا ترس از وقوع جرم، یکنواختی و خسته‌ کننده‌ بودن‌ برخی‌ مـحلات‌ مـسکونی‌ نگرش یاد شده را تأیید مـی کـنند.

 

به عـبارت دیـگر مـحیط های جمعی بسیاری از این محلات پاسـخگوی نـیازهای ساکنان نبوده اند. بنابراین تأثیر ادراکی – رفتاری فضاهای‌ محله هم با نـیازهای اسـتفاده کنندگان از جمله کودکان و هم با قـابلیت های های بالقوه شـکل کـالبدی و محیط محله ارتباط دارد. اگرچه بـرخی از نـیازهای ساکنان محله می تواند مشترک‌ باشد‌ اما نمی توان از نیازهای خاص گروه هـایی نـظیر کودکان و نوجوانان صرف نظر کـرد. چـه بـسا کم توجهی بـه هـمین نیازهای کودکان بتواند ارزش فـضایی مـحله را کاهش داده‌ و ساکنان‌ را به عدم استفاده از فضاهای باز و حتی جا به جایی از محله سـکونتی وادار نـماید.

 

بـنابراین اصـل توجه به نیازهای استفاده کنندگان فضاهای محله در گروه ها‌ و طبقات‌ مختلف اجتماعی‌ از جمله کودکان مورد پذیرش دیدگاه های مختلف قرار دارد، اگرچه همواره چگونگی تأمین این نیازها مـحل‌ اختلاف نظر بوده است. بنابراین قابلیت فضاهای محله برای بروز ادراکات‌ و رفتارهای‌ خاص‌ کودکان از یک سو به نیازهای ادراکی – رفتاری کودکان و انگیزه های درونی جستجو وکشف در آنها و از ‌‌سوی‌ دیگر بـه تـوانایی های بالقوه فضاهای باز مسکونی باز می گردد.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما