حسادت ترکیبی است از ترس و پرخاشگری. ترس ناشی از این گـمان اسـت کـه موقعیت فرد در اثر نفوذ شخص دیگری به خطر افتد و پرخاشگری ناشی از کـوششی اسـت کـه برای حفظ و نگهداری آن موقعیت به کار برده میشود.«حسادت که به معنی رشک بـردن، بـدخواهی و نـابودی نعمت و مقام کسی را خواستن […]
حسادت ترکیبی است از ترس و پرخاشگری. ترس ناشی از این گـمان اسـت کـه موقعیت فرد در اثر نفوذ شخص دیگری به خطر افتد و پرخاشگری ناشی از کـوششی اسـت کـه برای حفظ و نگهداری آن موقعیت به کار برده میشود.«حسادت که به معنی رشک بـردن، بـدخواهی و نـابودی نعمت و مقام کسی را خواستن است، صفت مذموم و ناپسندی به شمار میرود. حسادت که در بـین هـمۀ قشرها و طبقات اجتماعی و در همۀ سنین وجود دارد، یکی از رفتارهای شایع کودکان و نوجوانان است.
نـوع، مـیزان و شـدت حسادت، به زمان، مکان، سن و جنس کودک بستگی دارد».اولین علایم حسادت در کودکان نـسبت بـه رقیبان واقعی، تقریبا از نوزده ماهگی آغاز میگردد، اما در کودکان سه ساله بسیار شـدید اسـت. «مـعمولا شدیدترین دورۀ حسادت کودک، تا شش سالگی است؛ چون در این مدت کودک به والدین خـود سـخت وابسته است و علایق او در خارج از محیط خانواده بسیار کم است».
هرکودکی، مـعمولا بـا تـوجه به سن، جنس و شرایط و موقعیت خود برای ابراز حسادت از روشی خاص استفاده میکند. حسادت کـودکان عـلائم و نـشانههایی دارد که میتوان پرخاشگری، آزار رساندن، دروغگویی، اضطراب، احساس ناامنی، گوشهگیری، بیحالی و بیحوصلگی، رفـتارهای نـامناسب و ضد اجتماعی و نظیر آنها را نام برد.
در میان تمام عواملی که موجب کـشمکش و نـزاع در بین کودکان میشود، حسادت از همه مهمتر و مؤثرتر است، زیرا هرفردی در دوران کودکی بـیش از حـد به والدین خود وابستگی دارد و بسیار علاقهمند اسـت مـحبت والدیـن را منحصر به خود نماید و میترسد که اگـر ایـن مهر و محبت نسبت به برادران و خواهران او نیز به کار برده شود، از سهم او کـاسته گـردد و همین امر باعث میشود نـسبت بـه آنها بـیزار و مـشکوک گـردد.
باید دانست که عنصر حسادت بـه جـلب محبت و عشق در وجود فرد را نمیتوان یک عیب یا نقص شخصیتی به شـمار آورد، بـلکه این عنصر جزء ذاتی انسان اسـت و موجب پیوستگی افراد انـسانی بـه صورت زن و شوهر و تشکیل خـانواده و اتـحاد گروههای دیگر میشود،و بدون این عنصر روابط ما نیز مانند موجودات دیگر طـبیعت خـواهد بود.
حسادت به هـرصورتی کـه بـاشد، ناراحتی و نگرانی فـرد را بـه دنبال دارد و بر سازگاری او بـا مـحیط، صدمات زیادی وارد میسازد. کودک حسود نه تنها در دوران کودکی، بلکه ممکن است در تمام عمرش، نـگاهی بـدبینانه و توأم با حسادت به افراد، اجـتماع و حـتی کل جـهان داشـته بـاشد.
حسود بودن، ژنتيکي نيست بلکه آموختني است و خانواده اي که دائما در حال قياس کردن خود ، زندگي و فرزندانشان با ديگران هستند، قطعا کودکانی حسود تربيت مي کنند. خانواده ها براي مقابله با حسادت مي توانند با ارضاي نيازهاي عاطفي و محبت به فرزندشان مانع ايجاد کمبودهاي عاطفي و نيازهاي معنوي برآورده نشده آنان شوند. از سوي ديگر والدين نبايد از اين نکته غفلت کنند که دخترها به دليل شدت احساسات و عواطف فطري بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند و ممکن است حسود بار بيايند.
بعضی از والدین به کودک می آموزند تا همیشه خود را با دیگران مقايسه كند و با تکرار این بینش و درخواست او را در مقايسه كردن شرطي می نمایند در نتیجه حسادت که محصول جانبي شرطي شدگي مقايسه كردن است، در شخص متولد و یا تقویت می شود.
ريشه حسادت، فكر است، ولى كسى كه به حسادت مبتلا شده غير از رسيدگى به جنبه هاى فكرى و شناختى، بايد با آثار بدى كه حسادت به وجود آورده است – مانند نفرت و كينه – نيز به مقابله برخيزد و اين تنها با انديشه اصلاح نمى گردد، بلكه بايد از نظر عملى هم روشهايى را براى از بين بردن آثار نامطلوب حسادت به كار بندد.
درواقع بزرگترین مشکل افراد حسود این است که مفروضات مبالغه آمیزی در باره زندگی و شرایط دیگران می سازند، خوبی ها و شادکامی های آنان را بزرگ نمایی می کنند و مشکلات و سختی های زندگی آنها را نادیده می گیرند. سراسر زندگی فرد را در نظر نمی گیرند و فقط به بخشی که در حال حاضر قرین شادکامی است می چسبند، در حالی که در این بخش هم اطلاعات آنها صرفا ظاهری است . در مجموع افراد حسود تصویری صحیح و واقعی از زندگی خود و دیگران ندارند و اطلاعات دریافتی از موقعیت را تحریف می کنند.