بهانه گیری معمولاً در بین خردسالان، بخصوص قبل از این كه بتوانند به خوبی صحبت كنند، رایج است. این یكی از معدود راه هایی است كه بچه ها توسط آن می توانند نارضایتی و خشم خود را از آنچه كه نمی توانند به دست آورند ابراز كنند. هر چقدر هم كه این مسئله ناراحت كننده […]
بهانه گیری معمولاً در بین خردسالان، بخصوص قبل از این كه بتوانند به خوبی صحبت كنند، رایج است. این یكی از معدود راه هایی است كه بچه ها توسط آن می توانند نارضایتی و خشم خود را از آنچه كه نمی توانند به دست آورند ابراز كنند. هر چقدر هم كه این مسئله ناراحت كننده باشد، والدین باید بدانند كه علت بهانه گیری كودكشان فقط دیدن عكس العمل از جانب آن ها نیست (گرچه علت اصلی آن همین است) ولی حتی كودكان دبستانی هم وقتی كه به مقصودشان نمی رسند با بهانه گیری، احساسات درونی خود را آشكار می كنند و در نتیجه آرامش می یابند.
والدین گاهی به علت پرخاشگری فرزند خود عصبانی می شوند، نه فقط به این دلیل كه اغلب در مكان های عمومی با بدخلقی كودك خود مواجه می شوند، بلكه بدین سبب كه احساس می كنند روی رفتار كودك خود و شرایط موجود كنترل ندارند. خوشبختانه كج خلقی های كودكان با رسیدن به سن مدرسه كاهش می یابد، زیرا می توانند راه حل های بهتری در مواجهه با شكست و ناكامی پیدا كنند.
آیا می دانید لحن صدایی که ما (چه بزرگسال و چه کودک) به کار می بریم پس از مدتی، برایمان عادت می شود. این عادت، نه فقط در صدای ما بلکه در نحوه زندگی و رفتارمان نیز اثر می گذارد! نق نق کردن، معمولا برای اظهار شکایت و جلب توجه شروع می شود و اگر به نق نق های کودکان بی اعتنا باشیم فردی غرغرو و همیشه شاکی تحویل جامعه می دهیم.
در قدم اول باید به دنبال علت آن باشیم…
علتهای گوناگونی سبب نقزدن کودکان میشود. یکی از این علتها، ناکامی است. وقتی کودک به هدفی که دارد نمیرسد، نق میزند. علت دیگر مربوط به ارتباطات کودک است. به عنوان نمونه وقتی والدین و اطرافیان کودک به او توجه نکرده و برای حرفهایش اهمیتی قائل نباشد، کودک سعی میکند با نق زدن و تکرار، اطرافیانش را وادار به گوش کردن کند. کودک اغلب اوقات نمیتواند مسائلاش را به خوبی مطرح کند ودر نتیجه سعی میکند از راه تکرار و نق زدن، منظورش را بیان کند. گاهی اوقات نیز این نق زدن آن قدر ادامه دار شده و در وجود کودک تثبیت می شود که خودش را به شکل یک رفتار نشان داده و در واقع جزو یکی از ویژگیهای شخصیتی کودک می شود.
در قدم بعدی باید این کارها را انجام دهیم:
1- وقتی کودک شروع به نق زدن می کند، مستقیم در چشم های او نگاه کنید و و بعد از او بخواهید که ساکت شود. صدایتان را بلند نکنید و آهسته با کودک حرف بزنید.
2- به او یاد دهید که برای جلب توجه بیشتر می تواند آرام، اما با لحن قوی و محکم تر صحبت کند. می توانید برای او مثال های گوناگون بیاورید تا کودک منظور شما را به خوبی متوجه شود.
3- قاطعانه روی حرف خود بمانید. هر وقت او شروع به نق نق کرد به او بگویید: “درست صحبت کن.” به کار بردن این عبارت مهم است، زیرا متوجه می شود که نق نق کردن برای او یا هر کس دیگری صحیح نیست. مطمئن باشید که اگر قاطعیت بیشتری نشان دهید، فرزندتان هم خواسته شما را درک می کند و دست از نق نق بر می دارد. البته یادتان باشد به بجه ها خاطرنشان کنید که حتی اگر به خوبی یک سخنران هم صحبت کنند، نباید انتظار داشته باشندکه همیشه پاسخ مثبت بگیرند.
البته ذکر این نکته ضروری است که در برخی از موارد نق زدن های کودکانه تنها تاثیر گرفته از رفتار والدین به خصوص نق زدن های مادر در برخورد با پدر است. حال باید دید نق زدنهای والدین چه تاثیری بر فرزندانشان دارد؟
متاسفانه نق زدن والدین، کودکان را از داشتن تفکر خلاق و ارتباط سالم دور میکند و باعث میشود کودکان محدود فکر کنند و زاویه شناختی خود را بسته نگه دارند بنابراین از اندیشه و تفکراتشان استفاده نمیکنند و فکر میکنند برای به دست آوردن اهداف و آرزوهایشان فقط میتوانند حرف بزنند و به دنبال پیدا کردن راههای مختلف برای رسیدن به هدفشان نیستند. همه این عوامل باعث میشود کودکان به نوعی وابسته و درمانده شوند زیرا فکر میکنند که چون مادرشان نق میزند و به نتیجه می رسد پس من هم از طریق نق زدن به اهدافم میرسم در حالی که همیشه اینطور نیست. این کودکان از تکامل و پیشرفت باز میمانند.