معلّم منظم

یکی از‌ اصـولی‌ را‌ کـه‌ مـعلم نمونه حتما باید رعایت کند نظم و انضباط است گرچه این خصلت برای همگان‌‌ لازم و ضرور مـینماید ولی برای معلم ضرورت‌ بیشتری دارد در اهمیت و ضرورت این‌ امر اساسی همین بس‌ که‌ عـلی (ع) در فراز دوم وصـیت‌نامه‌اش اشـاره به نظم و انضباط کرده میفرماید: «اوصیکُم بِتَقْوَی […]

یکی از‌ اصـولی‌ را‌ کـه‌ مـعلم نمونه حتما باید رعایت کند نظم و انضباط است گرچه این خصلت برای همگان‌‌ لازم و ضرور مـینماید ولی برای معلم ضرورت‌ بیشتری دارد در اهمیت و ضرورت این‌ امر اساسی همین بس‌ که‌ عـلی (ع) در فراز دوم وصـیت‌نامه‌اش اشـاره به نظم و انضباط کرده میفرماید: «اوصیکُم بِتَقْوَی اللّه‏ وَ نَظمِ اَمْرِکُم؛ شما را به پرهیزکاری و نظم در کارها سفارش می ‏کنم.»

 

شاید عده‌ای چنین گمان کنند که منظور از رعایت‌ اصل نظم و انضباط به موقع آمدن و رفتن‌ تنهاست‌ گرچه خود اینکار جزء کلی انضباط محسوب می گردد، بـلکه منظور حضرت چنانچه‌ از اضافه کلمه امر استفاده می شود رعایت نظم‌ در جمع امور زندگی و همه برنامه‌های انسانی‌ است خواه این نظم‌ مربوط‌ به عبادت یا تجارت و یا سایر شئون زندگی باشد عـلی‌ (ع) می خواهد بفرماید که جهان‌ هستی بر پایه نظم استوار یافته است ما که‌ جزئی از این جهان هستیم‌ باید‌ از آن‌ انفکاک نداشته باشیم و بعبارت دیگر فردی که‌ نامنظم است بـرخلاف نـظام جهان هستی‌ رفتاری دیگر دارد. باید به این نکته توجه داشت که به همراه‌ انضباط بسیاری از خصلت‌های‌ نیکوی‌ دیگری‌ در انسان به وجود می آید که در اینجا به‌ پاره‌ای از آن ها اشاره می کنیم:

 

1- شخص با انـضباط هـمیشه سرحال و با نشاط است.

2- حقوق و تعهدات دیگران را به بهترین‌ وجه‌ رعایت‌ می کند‌ اگر معلم است به موقع سر‌ کلاس‌ آمده‌ حقوق شاگردان را تضییع نمیکند و اگر کارمند است به موقع سر کـار خـود حـاضر شده وظائف خود را بخوبی انـجام خـواهد داد‌.

3- همیشه‌ برای‌ دیگران الگو و نمونه خواهد بود.

4- نزد همه افراد‌ ارزشمند‌ خواهد بود.

5- راهنمایی‌هایش درباره نظم و انضباط موثر و مفید واقع خواهد شـد.

6- در هـمه کـارهایش اصول انضباط و نظم را به خوبی رعایت خواهد کرد.

 

  • انضباط یک پدیده روحی‌

شاید عده‌ای خیال‌ کنند که انضباط معلول برخورداری از امکانات‌ و وسائل و نزدیکی مـحل کـار و اداره اسـت در حالی‌ که‌ انضباط‌ یک پدیده روحی بوده و ارتباطی به امـکانات خارجی و دوری و نزدیکی‌ محل‌ کار‌ ندارد انسان منظم اگر از وسائل و امکانات نیز برخوردار نباشد با تلاش و کوشش منظم بـودن خـود‌ را‌ حـفظ‌ خواهد کرد، بنابراین افرادی که فقدان وسائل یا دوری‌ راه و یا سـایر‌ مـوضوعات‌ را‌ مطرح میکنند در حقیقت نقص‌ افکنی کرده گناه نامنظمی خود را به گردن مسائل دیگری‌ می افکنند‌.

 

پس‌ در درجه اول بـاید روح نـظم را در وجـود خود بوجود آورد. اگر این‌ حقیقت‌ جزء خصلت‌های آدمی بشود دیگر دوری و نزدیکی‌ بـرای او مـفهومی نـخواهد داشت و در‌ صورت‌‌ خلاف‌ اگر منزلش به دیوار محل کارش و یا اداره‌اش چسبیده باشد باز نـامنظم بـوده بـا تاخیر‌ ورود‌ در محل کارش حاضر خواهد شد.

 

  • بی‌نظمی یک عیب بزرگ

یکی از معلمان‌‌ مدرسه‌ کـه‌ در سـازندگی و پرورش شاگردان نقش‌ حساسی داشته و جزء معلمان تعلیم دینی نیز بـود فقط یک عیب بزرگ داشت که همه‌ کمالات او را‌ در‌ مواردی‌ تحت الشعاع قرار میداد و آن تـاخیر ورودش بـود نوعا دیر به مدرسه می آمد. یک روز سرپرست کلاس‌ وقتی‌ می خواست‌ صورت‌ غائبین و تاخیر ورودی ها را بـه نـاظم مدرسه‌ بدهد در صفحه‌ای که‌ می بایستی‌ تعداد و اسامی غائبین را بنویسد چنین نوشته‌ بود: «همه بچه‌ها حـاضر بـوده و کسی تاخیر ورود نداشت‌ در‌ زیر نامه نوشته شده بود فقط آقای … تاخیر ورود داشـت.» ایـن خـود‌ سند‌ و نمونه زنده‌ای بود که معلم‌ مربوطه با‌ تمام‌ خوبی هایش‌ چون تاخیر ورود داشت همه کـمالاتش نـادیده‌ گـرفته‌ شده بود بنابراین میتوان چنین استنتاج کرد که بی نظمی عیب بـزرگی بـوده‌ و شخصیت‌ آدمی را بخطر می اندازد.

 

می گویند‌ گاندی‌ رهبر بزرگ‌ هندوستان‌ پیش‌ از آنکه به مقام رهبری گزیده شود‌ به شغل‌ وکـالت‌ اشتغال داشت و محل کارش تا منزلش یک‌ فرسخ فاصله داشت در‌ مدت‌ شـش سـال تمام‌ که به این کار‌ اشتغال داشت دیـده نـشد‌ کـه‌ یک‌ بار به محل کارش دیر‌ بیاید‌.

 

اسـلام دیـن نظم و انضباط است با همه قوانین‌ خود مسلمانان را با انضباط‌ بار‌ می آورد، در اسـلام یـکی از‌ مسائل‌ ضروری‌ وقت‌شناسی‌ است مـسلمانان‌ بـاید‌ وقت‌شناس بـاشد زیـرا خـداوند‌ نمازهای‌ پنج‌گانه را در اوقات معینی‌ واجب کـرده و مـسلمانان موظف هستند که در اوقات مشخصی‌ خدا را‌ عبادت کنند با این که‌ انجام هـمه‌ نـمازهای‌ پنجگانه اوقات‌ محدودی‌‌ دارند‌ ولی اسلام بـا ترغیب‌ بانجام نمازها در آغـاز اوقـات می کوشد همه مسلمانان‌ افرادی بـا انـضباط گردند، و اما ترغیب‌ به انجام‌ فرائض‌ در نخستین لحظات اوقات‌ نماز توسط‌ پیشوایان‌ دینی‌ بـا‌ عـبارات‌ گوناگون‌ بدان توصیه‌ شده‌ اسـت.

 

1- امام حـسن مجتبی (ع) به فرزندان خـود تـوصیه می نماید که تلاش کـنند نـمازها را در اولین اوقات‌ نماز‌ بپا‌ دارند: «ای فـرزندان‌ من‌‌ نمازها را در اول وقت بپا دارید.»

2- در بـرخی از روایـات فضیلت نـماز اول‌ وقـت نـسبت به آخر وقت هـمانند ارزش آخرت‌ نسبت به دنیا تلقی شده است‌.

3- در تفسیر آیات 4 و 5 سوره ماعون: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ، الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ»

وای بـر نـمازگزاران‌ کسانی که در انجام نماز سهو کنندگانند آمـده‌ کـه مـنظور از ایـن گـروه کسانی هستند کـه‌ رعـایت نظم و انضباط‌ را‌ نکرده نمازها را بدون داشتن عذری موجه به تأخیر می اندازند از همه این گفتارها استفاده می شود کـه اصـولا دیـن اسلام اصل نظم و انضباط را مهم دانسته‌ و رعـایت آن را بـرای هـمه‌ مـسلمانان‌ تـوصیه‌ نموده است.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما