اضطراب به عنوان احساس رنج آوری که با یک موقعیت ضربه آمیز کنونی یا با انتظار خطری که به شیئی نامعین وابسته است، تعریف میشود. بـه عبارت دیگر، اضطراب مستلزم مفهوم نا ایمنی یا تهدیدی است که فـرد مـنبع آن را بـه وضوح درک نمیکند، در حالیکه اصطلاح ترس به احساسی پوشش میدهد که در مقابل […]
اضطراب به عنوان احساس رنج آوری که با یک موقعیت ضربه آمیز کنونی یا با انتظار خطری که به شیئی نامعین وابسته است، تعریف میشود. بـه عبارت دیگر، اضطراب مستلزم مفهوم نا ایمنی یا تهدیدی است که فـرد مـنبع آن را بـه وضوح درک نمیکند، در حالیکه اصطلاح ترس به احساسی پوشش میدهد که در مقابل یک شیئی که بـه مـنزله شـئ خطرناک محسوب میشود، به وجود میآید. نشانگان اضطراب شامل: نگرانی یا ترس بیش از حد، سطح بالایی از تنش حرکتی، بیشفعالی اتونومیک، گوش به زنگ بودن، ترس خاصی که به طور گسترده در زندگی فرد وجود دارد و نگرانی ناشی از احساس تهدید یا احساس گناه بیشاز اندازه میباشد.
جهت کاهش اضطراب فرد اهداف درمانی در دو حیطه اهداف بلند مدت و اهداف کوتاه مدت طراحی میشود. همچنین با استفاده از مداخللات درمانی از قبیل: ایجاد یک ساختار درمانی مناسب به منظور جلب اعتماد فرد، بازی های درمانی، روش های پیشرفته آرامشیابی، تشویق فرد به مشارکت در فعالیت های اجتماعی و آموزش مراجع برای مواجه تجسمی و واقعی با منبع اضطراب می توان دستیابی به اهداف درمانی را تسهیل نمود.
- تمایز ترس و اضطراب:
این نکته نیز قابل ذکـر اسـت که اگر واقعی بودن خـطر مـیتواند به عـنوان مـعیار مـتمایز کننده ترس از اضطراب در بزرگسالی در نظر گـرفته شـود، استفاده از این ضابطه در کودکان تنها جنبه نسبی دارد. چرا که کودک همواره نـمیتواند خـطرناک را از بی خطر متمایز کند یا یـک عمل منعشده بی خـطر را از عـمل خطرناک تمیز دهد. کودکان تـنها جـنبه نسبی دارد. چرا که کودک نمیتواند خطرناک را از بیخطر متمایز کند یا یک عمل مـنعشده بـی خطر را از عمل خطرناک تمیز دهـد.
ترس را از اضطراب مـتمایز کـرد و ترسهای شدید، مزمن و موجد مشکلات در زندگی کودک و والدین را در قلمرو اضطراب فرار داد و با در نظر گـرفتن ایـن سه ضابطه، آن ها را از ترسها یا اضـطرابهای بهنجار دوران کودکی و نـوجوانی مـتمایز کـرد. تعاریف رفتاری اضـطراب در کودکان و بزرگسالان بر شدت تداوم و فراوانی نگرانی طبیعی تأکید میکند. اختلال منتشر، اخـتلال اضـطرابی کـه در طـبقه مـشخصی جای نمیگیرد، اخـتلال انـطباق همراه با اضطراب و اختلال اضطراب جدایی
- علایم و نشانگان اضطراب
الف) نگرانی، ناراحتی و تـرس بـیش از حـد فرد که از سطح رشدی وی بالاتر بـاشد.
ب) سـطح بـالایی از تـنش حـرکتی، از قـبیل بیقراری، تنش ماهیچهای خستگی ناپذیری و لرزیدن
ج) بیشفعالی اتونومیک از قبیل تندی ضربان قلب، تنفس سطحی، گیجی، خشکی دهان و پوست، حالت تهوع و اسهال، تعرق، سردی دست ها و گل انداختن یـا رنگ پریدگی.
د) گوش به زنگ بودن از قبیل احساس مداوم لب پرتگاه بودن، اشکال در تمرکز، مشکل در خوابیدن یا خواب ماندن، و یک حالت عمومی بیقراری.
ه) یک ترس خاص که به طور وسیعی در زندگی فـرد وجـود دارد و پوشیده است.این ترس به نحو وسیعی در زندگی خانوادگی فرد ایجاد اشکال مینماید.
و) نگرانی، ترس و اضطرابی که ناشی از احساس تهدید، احساس گناه بیش از اندازه، اختلاف و تنش بین والدین یـا تـداخل در فعالیت جسمانی فرد است.
- اهداف درمان
به منظور کاهش اضطراب فرد دو هدف عمده مدنظر میباشد:
الف- کاهش فراوانی و نگرانی حساسیت فرد به نحوی کـه فـعالیت وعملکرد روزانه وی آسیب نبیند.
ب- تـثبیت سـطح اضطراب فرد در حالی که توانایی وی برای عملکرد روزانهاش کاهش نیابد.
ج- شناسایی منبع اضطراب و ترس فرد و حل زمینههای اصلی آن.
د- تعامل با جهان بدون احساس تـرس، نـگرانی یا اضطراب شدید.
- اهـداف کـوتاه مدت درمان
الف- فرد نگرانی ترس خود را بطور واضحی با درمانگر در میان بگذارد.
ب- فرد از لحاظ کالمی بتواند ترس، نگرانی و اضطراب خود را مشخص و تعریف نماید.
ج- کلامی کردن و فهم احساسات مرتبط با نـگرانی خـود با توجه به دلایل آن.
د- کاهش فراوانی و تجربه اضطراب
ه- به کارگیری خودگویی های مثبت برای کاهش اضطراب یا حذف آن ها.
و- به کارگیری و توسعه روش های آرامشیابی و فعالیت های شناختی مرتبط با حواس پرتی از منبع و حالات اضطراب بـه مـنظور کاهش سـطح نگرانی.
ز- فرد حالت اربتاطی بین اضطراب و مبنای زیربنایی آن ها را با توجه به افکاری که همراه آن هاست درک نـماید.
ح- به کارگیری استراتژی های خاص برای کاهش اضطراب.
ط- افزایش فعالیت های روزانه اجتماعی و عـملکرد آمـوزشگاهی.
ی- افـزایش فعالیت های بدنی برای کاهش احساس اضطراب ها.
ل- تخصص زمانی مشخص برای فکر کردن در مورد اضطراب های فرد.
ر- مشارکت اعـضاء خـانواه برای رفع تعارضات بین گروهی خود به منظور کاهش اضطراب فرد.
ص- کاهش تلاش والدیـن بـرای کـنترل کودک.
- مداخلات درمانی
1- ایجاد یک ساختار درمانی مناسب به منظور جلب اعتماد فرد. این ساختار از طـریق موارد زیر حاصل میشود:
الف) تماس چشمی مناسب با مراجع
ب) شنیدن فعال
ج) پذیرش و احـترام بی قید و شرط
د) پذیـرش گـرم مراجع به منظور کمک وی تا احساس اضطراب و نگرانی خود را تشخیص داده و بیان نماید.
2- استفاده از بازی های درمانی که در آن فرد قادر میگردد کلام، احساس و فعالیت خود را به منظور نشان دادن اضطراب بکارگیرد. بدین تـرتیب فرد قادر میشود که نسبت به احساسات خویشتن و دیگران هوشیار گردد.
3- طی فرایند تکمیل جملات بصورت کتبی و شفاهی میتوان منبع اضطراب فرد را تشخیص دهد. از سوی دیگر استفاده از آزمون اضطراب کـودکان اسـپیلبرگر و اضطراب زونگ در تشخیص نوع اضطراب کودکان و بزرگسالان میتواند کمک کننده باشد.
4- از کودک یا مراجع خواسته میشود رو یا سه موقعیتی که بطور کلی منجر به اضـطراب آن ها میشود را تصویر کنند.
5- استفاده از جلسات بازی درمانی روان کاوی به منظور فهم عوامل معارض نا هشیار، تثبیتها، مقاومتها و هستههای اصلی اضطراب فرد.
6- کشف آشفتگیهای شناختی که پاسختی اضطراب فـرد را تـحت تأثیر قرار میدهد.
7- کمک به مراجع برای آموزش و بکارگیری روشهای پیشرفته آرامش یابی (ریلکسیشن) و روش های هدایت بحران، به منظور کاهش حساسیت و فراوانی (بسامد) احساسات مرتبط با اضطراب.
8- کـمک به مراجع برای گفتگو از مـسائلی کـه بـاعث اضطراب وی میشوند مانند همسالان، طلاق، سوء استفاده، مصرف الکل و مواد مخدر، یا موقفیتهای تنشزای
9- کمک به مراجع تا قادر شود بـین نـگرانی ها و تـرس های خود و افکار بد و آرزوهای ناخواسته و غیر قـابل بـیانش رابطه برقرار سازد.
10- کمک به مراجع برای نوشتن یک داستان که در آن قهرمان داستان، با هدایت درمانگر خود بر اضـطرابش فـائق مـیگردد.
11- کمک به مراجع بر درک رابطه سهگانه زیر و تـاثیر هر کدام بر دیگری.
12- تشویق فرد به مشارکت در فعالیت های اجتماعی و تعامل با دیـگران بـدون اسـتفاده از پیشگویی های ناقصساز و منفی.
13- آموزش والدین، اطرافیان برای برخورد خونسردانه و آرامشبخش بـا اضـطراب های فرد.
14- کار با اعضاء خانواده برای حل تعارضهای موجود و بکارگیری روش های حل مسئله برای مشکلات مـوجود.
15- اسـتفاده از رویـکرد ساختاری در جلسات خانوادگی به منظور ایجاد نقش های سازگارانه در محیط منزل برای ایـنکه هـر فـرد خودش باشد نه آن چیزی که دیگران میخواهند.
16- آموزش مراجع برای مواجهه تجسمی و واقـعی بـا مـنبع اضطراب و توسعه خود تنظیمی درونی.