در مـتون مـربوط بـه رفتار حرکت، اصطلاحهای گـوناگون برای حرکت ملاحظه میشود که با هم مترادف اند و معنی حرکت میدهند؛ جنبش( Motor ) و حرکت ( Movemen) دو نمونه از این اصـطلاحها هـستند. فعالیت قابل مشاهده را که بر اثـر آن بـدن از یـک نـقطه بـه نقطه دیگر تـغییر مـکان یابد «فعالیت جنبشی» گویند؛ […]
در مـتون مـربوط بـه رفتار حرکت، اصطلاحهای گـوناگون برای حرکت ملاحظه میشود که با هم مترادف اند و معنی حرکت میدهند؛ جنبش( Motor ) و حرکت ( Movemen) دو نمونه از این اصـطلاحها هـستند. فعالیت قابل مشاهده را که بر اثـر آن بـدن از یـک نـقطه بـه نقطه دیگر تـغییر مـکان یابد «فعالیت جنبشی» گویند؛ مانند راه رفتن، دویدن و… و فعالیت قابل مشاهده که فرد ضمن ایستادن در یک نـقطه ثـابت انـجام میدهد «فعالیت غیر جنبشی» گویند، مانند مربی در فـرآیند تـدریس در دوره کـودکی بـیشتر بـه شکل حرکت و در دوره نوجوانی و جوانی بیشتر به عملکرد حرکت باید توجه کند.
سه دستهبندی کلی میکنند:
1- حرکات قـامتی نامیدند که کار آن توازن و تعادل وضعیت بدن در موقعیتهای مختلف است.
2- حرکتهای جا به جایی یا جنبشی است که کار آن انتقال بدن از نقطهای به نقطه دیگر است.
3- حـرکتهای دستکاری است که کار آن تماس با اشیاء است؛ مانند گرفتن، رها کردن و جابجا کردن اشیاء.
تقریبا از پایان دوره شیر خوارگی تا اواخر دوره کـهنسالی انـسان، این سه طبقه ی حرکتی حضور دارند، اما در هر مقطع سنی (کودکی اول، دوم و سوم؛ نوجوانی؛ بزرگسالی و کهنسالی) وضعیت کمی و کیفی آنها متفاوت است. همانطور کـه بـیان شد، رشد و تکامل حرکتی عـلمی اسـت که تغییر رفتار حرکتی در طول حیات را بررسی میکند. اصطلاح رفتار حرکتی دارای ابعاد و جنبههای مختلفی است. شکل و عملکرد، دو بعد از جنبه مهم رفتار حرکتی است که از یک طرف، محققان مختلف با یافتههای علمی، با آنها سروکار دارند و از طرف دیگر، مربیان در توسعه و تقویت آنها میتوانند مـؤثر بـاشند.
- شکل حرکت
شکل، فرایندی است که در حرکت حمل میشود. به عبارتی، راه، نحوه اجرا یا طرح عملکرد است که اندامها با حرکتهای خود آن را در فضا ترسیم میکنند. به بیانی دیگر، آن تـصویر بـینایی را «شکل حـرکت» گویند که با اجرای مهارت یک ورزشکار در ذهن مربی باقی میماند. اصطلاحهای کیفی مانند غیر پیشرفته یـا ابتدایی؛ نیمه ماهرانه و ماهرانه اشاره به شکل حرکت دارد که با تـوجه بـه اقـتصاد حرکت و میزان سازگاری در حرکت شناسی بدن به هر فرد اختصاص داده میشود.
برای نمونه، در عمل پرتاب، یک پسر راسـت دسـت که به پای راستش به طرف جلو گام بر میدارد، وقتی آرنجش را تا نـزدیک گـوشش بـلند میکند سپس توپ را پرتاپ میکند تا ساعدش باز شود، میتوانیم بگوییم که این فرد هـنوز در مهارت پرتاب کردن، به طرح پیشرفته و ماهرانه نرسیده است، اما میتواند عمل پرتـاب خود را با انجام دادن عـمل پرتـاب مؤثرتر، پالایش کند؛ یعنی تمرین کند تا به تدریج در فرایند حرکت یا شکل مهارت، تغییر اساسی صورت گیرد و مهارت به صورت پیشرفته اجرا شود.
- عملکرد حرکت
مؤلفه دیگر حرکت «عملکرد» اسـت. درحالیکه اصطلاح شکل، برای توصیف فرایند حرکت به کار میرود،اصطلاح «عملکرد» برای نشان دادن نتیجه حرکت به کار میرود. عملکرد را یا برای اشاره به وقوع مانند «کودک توپی را پرتاب کرد» یـا بـرای اهمیت دادن به نتیجه عمل به کار میبرند مانند «توپ 46 متر پرتاب شد».
عملکرد، مفاهیم توصیفی چون ابتدایی و پیشرفته ندارد، زیرا این اصطلاح، جزء اصطلاحهای مطلق است. خوب و بد بودن آن بـستگی دارد بـه مسافتی که فرد به نتیجه مورد انتظار نایل میشود. برای نمونه 2.5 متر پرش برای کودک، عملکرد خوبی است، اما برای بزرگسال یا نوجوان معمولا اجرا و عملکرد خوبی نیست، زیرا تـفاوتهایی در مـعیارهای معمول وجود دارد.
وقتی مربی در کلاس تربیت بدنی، بـه دانـشآموزان اجـرای مهارت دریبل کردن را آموزش مـیدهد و بـه دنـبال آن به دانشآموزان فرصتی میدهد تا آن مهارت را تمرین کنند و در آخر درستی آن مهارت را ارزیابی میکند،اینجا مربی بر جنبه «شکل» حرکت تأکید کـرده اسـت.
امـا وقتی دانشآموزان را برای مشارکت فعال، در تحمل یک بـرنامه بـدن سازی، در طول سه ماه فرا میخواند و خود کاملا بر اجرای صحیح تمرینها نظارت دارد، اینجا تأکید مربی بر افزایش عـملکرد و قـدرت اسـت. البته این تجزیه حرکت به شکل و عملکرد دانشمندان؛ برای شـناسایی، توسعه، اصلاح، ارزیابی و پیشبینی علمی رفتار حرکتی است و اینکه آن دو جنبه و بعد و شکل حرکت به تجارب آموزشی، یادگیری و آمـوزش مـربی بـستگی دارد. در حالی که عملکرد حرکت به عوامل آمادگی جسمانی مربوط است.
یک رابطه مثبت میان شکل و عملکرد وجود دارد، اما این رابـطه، رابـطه سـببی مستقیم نیست. شکل پیشرفته، تمایل به پیشرفت به عملکرد دارد، اما عمکرد خوب میتواند بـه شـکل پیـشرفته بستگی نداشته باشد. اگر دو کودک از نظر سن و جنس مشابه باشند و از شکل یکسانی، برای پرتـاب کـردن، استفاده کنند؛ این احتمال وجود دارد که یکی از آنها نسبت به دیگری بیشتر پرتـاب کـند. در ایـن نمونهها که کیفیت شکل ثابت، اما نتیجه عملکرد متفاوت است، عموما تفاوت ها در اثر مجموعه عـواملی اسـت که «قابلیتهای جسمانی» نام دارد. قدرت؛ سرعت حرکت؛ زمان واکنش؛ هماهنگی چشم و دست، از جـمله صـفات جـسمانی به شمار میروند که بهطور مستقیم به چگونگی عملکرد مربوط میشود.
جنبه دیگر روابط بـین شـکل و عملکرد نیز مبتنی بر عوامل توانشی است، این عوامل در شرایطی بررسی مـیشود کـه دو بـازیکن در سطح بالایی از عملکرد، مشابه باشند، ولی یکی از آنها نقصی در شکل داشته باشد. هرچند، یکی از آن دو از شکل خـوبی نـسبت بـه دیگری استفاده کند. در چنین شرایطی، احتمال برابری عملکرد وجود دارد، زیرا منشأ تـفاوتها در عـوامل توانشی است و بازیکنی که به شکل نادرست عمل میکند، برای اجرای مهارت به عوامل تـوانشی بـیشتری نیاز دارد.
این امتیاز و برتری در عوامل مزبور، نقص در شکل را جبران میکند و قدرت یـکی از عـوامل توانشی مثبت است و بازیکن را به سطح عـملکرد افـرادی مـیرساند که از شکل خوب برخوردارند. این نوع جـبران، هـرچند موفقیت آمیز است، ولی به دلیل موقتی بودن، نمیتواند در فعالیتهایی که دایم پایینتر از الگـوهای عـالی مهارت حرکتی انجام میشود، عـامل پیـروزی باشد. بـرای عـملکرد بـهتر، در صورتی نقص شکل حرکت جبران مـیشود کـه همه تواناییها بهطور مستقیم برای تکلیف به کار رود زمانی که مهارتهای اسـاسی فـراگرفته شد،لازم است به ویژگیهای اساسی شـکل خوب هم تأکید شـود. زیـرا در هر حال، عملکرد خوب بـا شـکل خوب از عملکرد خوب با شکل ضعیف سازندهتر است.