در تربیت، جایی برای جملات متداول و بیشماری که در آنها بیماری تشخیص داده میشود و یا آینده پیشبینی میشود، نیست. جملاتی چون تو خیلی بیمسئولیتی، تو آدم بشو نیستی، شما همه مردم آزارید، نفهمید، کله پوکید و …. جملاتی غلط محسوب میشوند. زیرا برچسبهایی را به دانشآموز میچسباند که باعث منفی شدن خودپنداری وی […]
در تربیت، جایی برای جملات متداول و بیشماری که در آنها بیماری تشخیص داده میشود و یا آینده پیشبینی میشود، نیست. جملاتی چون تو خیلی بیمسئولیتی، تو آدم بشو نیستی، شما همه مردم آزارید، نفهمید، کله پوکید و …. جملاتی غلط محسوب میشوند. زیرا برچسبهایی را به دانشآموز میچسباند که باعث منفی شدن خودپنداری وی میشود.
این پیشگوییهای معلم باعث بوجود آمدن شکاف های روانی در زندگی کودکان میشود که بسیار خطرناک است. معلم قدرت مهیبی دارد که میتواند بذرهای شک و تردید را درباره سرنوشت دانشآموز در ذهن وی بکارد. اشخاص محترم هرگز به طور غیرعمدی توهین نمیکنند. در ارتباط میان معلم و شاگرد، جایی برای اظهار نظر مخرب نیست. معلم حرفهای، از اظهار نظرهایی که به عزت نفس دانشآموز آسیب میزند، میپرهیزد.
بسیاری از معلمان در برخورد با دانشآموزان بدرفتار از کلمات نیشدار و زننده استفاده میکنند. برخورد غیرجدی و مسخرهآمیز به عنوان یک وسیله کنترل و یا به عنوان عکسالعمل معلم، در مقابل دانشآموزان یک مورد تهدید به حساب میآید. به ویژه برای دانشآموزان خردسال که از معنای شوخی بزرگسالان درک درستی ندارند، شوخی را نوعی مسخره کردن در نظر میگیرند که هدف آن دست انداختن است. البته این به این معنا نیست که کلاس باید دارای جوی خستهکننده و بینشاط باشد، بلکه دانشآموزان، نباید موضوع شوخی باشند، حتی اگر در نظر اول بیضرر تشخیص داده شود.
مهربانی را با سختگیری ترکیب کنید. بچه همیشه باید احساس کند شما دوست او هستید در عین حال شاید انتظار برخی رفتارها را از او ندارید. رسیدگی به مسائلی را که به نظر میرسد به زمان تدریس شما لطمه میزند به وقت دیگری موکول کنید. سعی کنید روابط خود را با دانشآموزان بهتر کنید یا حداقل آن را تخریب نکنید. هر مسأله حل نشدهای را پیگیری کنید.
معلمانی که به هنگام مواجه شدن با دانشآموزان دارای خلق و خوی ثابت و آرامی باشند، احتمال بسیاری دارد که ارتباط خود را با دانشآموزان افزایش دهند. دانشآموزان دوست دارند تکیه به معلمانی کنند که با ثبات و قابل پیشبینیاند. معلمانی که خواهان یک ارتباط مثبت و کارآمد با دانشآموزان خود هستند، باید به دانشآموزان این میل را از طریق نشان دادن توانایی آنان به خودشان انتقال دهند. یک راهکار این است که معلم تکالیفی با سطح دشوار متوسط تعیین کند. در واقع تعیین تکالیفی که توانایی های حاضر دانشآموزان را بدون خطر شکست گسترش میدهد تا حس اعتماد به نفس را به دانشآموز انتقال دهد.
«از نظر اسلام همان طور که معلم احترام دارد و باید تکریم شود، متعلم هم باید تکریم شود؛ شاگرد را هم باید تکریم کرد. به شاگرد اهانت نباید کرد. این یک جنبهی پرورشی بسیار عمیقی دارد. اینجا هم یک روایتی است که این طور نقل شده: «تواضعوا لمن تعلّمون منه و تواضعوا لمن تعلّمونه»؛ از کسی که فرامیگیرید، تواضع کنید و کسی هم که از شما فرا میگیرد، تواضع کنید. «و لا تکونوا جبابره العلماء». جبار دو نوع است: جبار سیاسی، جبار علمی. جبار علمی نباشید؛ جباران عالِم نباشید؛ مثل فرعون. بنده اینجور استادی را در یکی از دانشگاههای کشور، سال ها پیش، شاید چهل سال، چهل و پنج سال قبل دیده بودم که جوری با شاگردهایش حرف میزد و تعلیم می داد و برخورد می کرد، که برخوردش فرعونی بود، نه برخورد پدر با فرزند. معلم ممکن است درشتی هم بکند، اما درشتی غیر از تحقیر است؛ غیر از اهانت است. شاگرد را باید تکریم کرد.»
بیانات مقام معظم رهبری ۱۳۸۷/۰۲/۱۲