بازی یکی از عوامل موثر در رشد کودکان است . کودکان از طریق بازیهای گوناگونی که انجام میدهند، مهارتهای بیشماری کسب میکنند . بازی، استعدادها، تواناییها و قابلیتهای کودکان را پرورش میدهد و موجب تقویت ذهن، جسم و روان آنان میشود. کودکان خردسال با استفاده از روش کوشش – خطا و تجربهای که در حین […]
بازی یکی از عوامل موثر در رشد کودکان است . کودکان از طریق بازیهای گوناگونی که انجام میدهند، مهارتهای بیشماری کسب میکنند . بازی، استعدادها، تواناییها و قابلیتهای کودکان را پرورش میدهد و موجب تقویت ذهن، جسم و روان آنان میشود. کودکان خردسال با استفاده از روش کوشش – خطا و تجربهای که در حین بازی به دست میآورند، سعی میکنند قوانین و پدیده های اطرافشان را بشناسند و روشهای تسلط بر آنها را بیازمایند.
.
- بازیهای پر جنب و جوش
این گروه از بازیها موجب رشد حرکتی – جسمانی کودکان میشود. آنها در حین انجام این بازیها از سر، بدن، دست و پای خود استفاده میکنند ، میایستند ، میدوند ، از پلکان یا طناب بالا میروند ، به توپ ضربه میزنند ، توپ را میگیرند و … این بازیها همچنین برای پرورش هماهنگی بین اندامهای مختلف بدن بسیار مفیدند.
- بازی های اکتشافی
اینگونه بازیها به طور معمول از سنین ۳ ماهگی با بازی با انگشتان آغاز میشود و برای هماهنگی بین چشم و فعالیتهای دستی بسیار سودمندند. از آنجا که کودک دوست دارد اشیای اطرافش را در دست بگیرد و آنها را مدتی در دستهایش بچرخاند، نگهدارد، صدایش را در آورد، بو کند و به دهان ببرد ، میتواند موجب تقویت حواس پنجگانهی کودک شود .
- بازیهای تقلیدی
نوزادان و کودکان خردسال از طریق الگوبرداری از رفتارهای نزدیکان و تکرار کارهای آنان ، به ویژگیهای ارتباطات و تعاملات بین افراد پی میبرند . بازیهای تقلیدی بازیهایی است که کودک از طریق مشاهدهی اعمال دیگران و تشخیص نمادها آن را یاد میگیرند و تکرار میکنند . برای مثال ، کودک بعد از یک بار رفتن به کتابخانه با والدینش و مشاهدهی کارها و رفتارهای کتابدار ، میتواند به راحتی نقش یک کتابدار را بازی کند و با دوستان و همسن و سالانش بخش نمایش از یک کتابخانه را صحنه سازی کنند . کودک بازیهای تقلیدی را زود فرا میگیرد . در حقیقت از همان ماه اول زندگی میتواند با تقلید از حرکات صورت پدر و مادرش (بیرون آوردن زبان، اخم کردن، دهان باز کردن و …) این گونه بازیها را یاد بگیرد.
بازیهای تقلیدی، انعکاسی است از آنچه کودک در اطراف خود میبیند و میشنود. والدین و مربیان چنانچه قصدشان پرورش مهارتهای اجتماعی گوناگون کودک است، میتوانند با ارایهی الگوها و رفتارها و رفتارهای افراد مختلف جامعه، کودک را با نقشها، وظایف، مناسبات و روابط بین افراد آشنا سازند.
- بازیهای ساختنی
بازیهای ساختنی موجب تقویت مهارت های ذهنی و قوهی خلاقهی کودک میشوند. او یاد میگیرد که چگونه با روی هم گذاشتن مکعبها، مهرهها، کارتها و … خانه و برجی بسازد. او از طریق سر هم کردن ماکتها و اجزای مختلف اسباب بازی هایش میتواند قدرت شناخت خود را بالا ببرد. کودک از طریق ساختن و پرداختن وسایل بازیاش نه تنها یا میگیرد که دستهایش را چگونه به کار ببرد ، بلکه یاد میگیرد که چطور ببیند و دقت کند.
- بازی های نمایشی
کودک از طریق مشاهده و تقلید شروع به کشف موقعیتها و شرایط گوناگون میکند. او به تدریج استعدادها و قابلیتهای خودش را بهتر میشناسد و یاد میگیرد چگونه باید با دیگران رفتار کند. نقش بازی کردن شاید به حداقل امکانات احتیاج داشته باشد. برای مثال، کودک میتواند تنها با یک کلاه نقش یک پلیس، یک پزشک یا یک پرستار را بازی کند. بازیهای نمایشی فرصتی به کودکان میدهند تا با دقت به افراد و حرکات آنها توجه کنند و با استفاده از قدرت خلاقه و ابتکاریشان تغییراتی در آنها ایجاد نمایند. این بازیها موجب آگاهی اجتماعی کودکان میشود.
- بازی های با قاعده
این بازیها به کودکان حس مشارکت، همکاری، همدلی، نوع دوستی و پیروی از قوانین بازی را یاد میدهند. بیشتر کودکان از سنین ۵ سالگی به بعد – یعنی زمانی که کودکان بازی در گروههای کوچک را شروع میکنند – به انجام این نوع بازیها میپردازند . کودکان بزرگتر که تحمل پذیرش شکست و باخت را دارند، به بازیهای تیمی – ورزشی میپردازند.
- بازی های خیالی
همچنان که توانایی پاسخگویی نمادین کودک به محرکات بیرونی گسترش مییابد، به تدریج به بازیهای خیالی روی میآورد که به نوبهی خود موجب رشد قوای ذهنی کودک میشود . در اینگونه بازیهای پیچیده، کودک طرح بازی خاصی را در ذهن خود مجسم میکند ، نقش افراد را میآفریند و افکار و احساسات خود را دربارهی دنیای پیرامونش به آنها منتقل میکند . کودک از طریق این خیالپردازیها سعی میکند پیامدهای رفتاری خود را بهتر بشناسد. رایجترین موضوعهایی که کودکان برای انجام بازیهای خیالیشان انتخاب میکنند، ماجراهای مرتبط با خانواده است.
نقشهایی که کودک در بازیهایش انتخاب میکند، میتواند افکار و حالات احساسی گوناگون او را بازگو کند. گروهی از نقشها مربوط به وظایف افراد است، برای مثال، ماشین بازی نیاز به مسافر و راننده دارد و پذیرش نقش مادر، پدر و کودک در خانواده به برداشتهای کودک از رفتارها و عکسالعملهای آنان در خانواده ارتباط مییابد . کودکان همچنین نقشهای شخصیتهای گوناگون اجتماع ، اعم از پرستار، آموزگار و … را از طریق اطرافیان، کتابها، مشاهدهی فیلم و … در ذهن خود بازسازی میکنند. بازیهای مرتبط با این نقش، قدرت خلاقیت بیشتری طلب میکند تا بازیهایی که از زندگی روزانهی خانوادگی سرچشمه میگیرند. در حدود ۵ – ۴ سالگی ایدههای کودکان دربارهی بازیهای اجتماعی و تقلید از نقشهای اجتماعی رشد چشمگیری پیدا میکند.