با توجه به شرایط پیچیده زندگی والدین به جهت نداشتن فرصت کافی برای تربیت و آموزش فرزندان خود تربیت و آموزش آن ها را به نهادهای آموزشی سپردهاند تا علاوه بر آموزش مهارتهای تحصیلی، آموزش مهارت های زندگی راهم ییاموزند. آیا میتوان گفت دانش آموزی که صرفاَ در فعالیتهای تحصیلی موفق است از نظر روانی، […]
با توجه به شرایط پیچیده زندگی والدین به جهت نداشتن فرصت کافی برای تربیت و آموزش فرزندان خود تربیت و آموزش آن ها را به نهادهای آموزشی سپردهاند تا علاوه بر آموزش مهارتهای تحصیلی، آموزش مهارت های زندگی راهم ییاموزند. آیا میتوان گفت دانش آموزی که صرفاَ در فعالیتهای تحصیلی موفق است از نظر روانی، سلامت کاملی را دارا میباشد؟ آیا میتوان نقش خانواده را در سلامت روان این فرزندان که خود سرمایههای این مرز و بوم هستند، نادیده گرفت.
سرمایههایی که در صورت برخورداری از سلامت کامل میتوانند منجر به نوآوری و اندیشه کار در جامعه شوند. باید بتوان نسلی خود آغازگر، خود مشاهدهگر، خود قضاوت کننده، خود راهبر مدیر و خود تغییر دهنده تربیت کرد و آن ها را قادر ساخت تا ظرفیتهای جدیدی در خود به وجود آورند و آگاهانه، مستمرانه و سریع تغییرات ایجاد نموده و پاسخگوی سریع در جامعه در حال یادگیری باشند. این زمانی مؤثر است که این سرمایهها در سلامت کامل روانی باشند.
خانواده به عنوان اولین، مؤثرترین، مهمترین کانون رشد و تربیت و منبع کسب اطلاع در شکلگیری و ایجاد سلامت روانی نقش ارزندهای را دارد و هیج جامعهای نمیتواند ادعای سلامت کند مگر اینکه از خانوادههای سالمی برخوردار باشد، خانوادهای که بتواند خود را با تغییرات اجتماعی وسیعی که ناشی از گذر سنت به مدرنیزه است تطبیق دهد و در این راستا به تربیت فرزندانی توجه داشته باشد که بتوانند برای خود و جامعهشان مفید واقع شوند.