همه کودکان از گذشته گرفته تا امروز با «عمو زنجیر باف» خاطره دارند. این بازی گروهی مناسب کودکان ۱۰ تا ۱۲ سال است که در فضای باز انجام میشود. این بازی به مشارکت در فعالیت گروهی و آشنایی و تمرین ضرباهنگ (ریتم) کمک میکند. عمو زنجیر باف نوعی بازی جمعی برای کودکان و یکی […]
همه کودکان از گذشته گرفته تا امروز با «عمو زنجیر باف» خاطره دارند. این بازی گروهی مناسب کودکان ۱۰ تا ۱۲ سال است که در فضای باز انجام میشود. این بازی به مشارکت در فعالیت گروهی و آشنایی و تمرین ضرباهنگ (ریتم) کمک میکند.
عمو زنجیر باف نوعی بازی جمعی برای کودکان و یکی از بازی های بومی و محلی منطقه کازرون است. این بازی آنقدر معروف است که تقریبا کودکان در همه جای ایران این بازی را انجام می دهند. بازی بسیار شبیه به نمایشهای آیینی است. داستان و روایت عمو زنجیر باف روایتی از نوع بدون راوی است.
نمادها در بازی
- عمو زنجیر باف
همان عمو نوروز ایزد بهار است. او کسی است که زنجیرهای بهار و زمستان را از دستها باز میکند و پشت کوه سیاه به آنجایی که جایگاه دیوان است میاندازد.
- کودک
که در این بازی حضور دارد ولی ضمیر یا نامی بخود نگرفته است.
- بابا
بابا نماد بهار است چون با خود فراوانی و زندگی میآورد.
- صدای جانوران
نشانه و نمادی از بیداری موجودات است.
شعر بازی
– عمو زنجیر باف؟
- بله
– زنجیر منو بافتی؟
- بله
– پشت کوه انداختی؟
- بله
– بابا آمده
- چی چی آورده؟
– نخود و کشمش
- با صدای چی؟
– با صدای سگ*
- واق واق واق واق*
نکته*: در این شعر به جای سگ میتوان اسم هر حیوانی مانند: گاو، گنجشک و … را آورد که به طبع آن صدای حیوان هم باید تغییر کند.
روش بازی
ابتدا دو نفر که از لحاظ جسمانی و قد و وزن یکسان و قدری از بقیه بچهها بزرگتر باشند انتخاب میشوند. یکی از آن دو به عنوان سرگروه و دیگری نقش عمو زنجیرباف را دارد. این دو بازیکن به دو سر رشته و زنجیری که سایر بازیکنان با قلاب کردن دستها با یکدیگر درست کردهاند پیوسته و کمانی دایرهوار تشکیل میدهند.
سرگروه، عمو زنجیرباف را مورد خطاب قرار داده و سؤال و جوابهایی را به صورت شعر با عمو زنجیرباف رد و بدل میکنند. که جمع به او پاسخ میدهد تا یک دور بازی را با نوایی واحد به پایان برسد. سپس عمو زنجیرباف نام حیوانی را بر زبان میآورد، سرگروه همراه با سایر بازیکنان، صدای حیوان مورد نظر را درآورده و به راه میافتند و از زیر دستهای به هم داده ی عمو زنجیرباف و نفر دوم می گذرند، به جز همان نفر دوم که به صورت کت بسته، پشت به بچه ها قرار می گیرد.
سرگروه دوباره شعر را شروع می کند و عمو زنجیرباف با نام حیوانی آن را تمام می کند و آنها از زیر دست هم عبور می دهد، در نتیجه نفر سوم نیز دستهایش پیچ خورده و پشت به بچهها قرار می گیرد.
خلاصه این بازی را تا جایی انجام می دهند که همهی بچه ها غیر از سرگروه و عمو زنجیرباف، کت بسته و پشت و رو شوند و یا به عبارتی زنجیر شوند.
حال سرگروه از یک طرف و عمو زنجیرباف از طرف دیگر، با کشیدن بچه ها سعی می کنند که زنجیر را پاره کنند اما بچه ها با محکم گرفتن دستهای یکدیگر مقاومت می کنند… تا اینکه بالاخره زنجیر از یک جایی پاره می شود. دو بازیکن که دست ها یشان از یکدیگر باز شده جریمه می شوند و بایستی هر کاری که از سوی سایر بازیکنان به آن ها محول می شود، انجام دهند. در پایان به عنوان جریمه، دو بازیکنی را که دست هایشان از هم باز شده تنبیه میشوند. مثلاً یک دور حیاط مدرسه را بدوند.