در گذشته شاهد تنبیهات بدنی کودکان از سوی والدین بودیم، اما در چند سال اخیر کمتر شاهد این تنبیهات بدنی هستیم؛ با این حال این سوال پیش می آید که آیا والدین دیگر کودکان خود را تنبیه نمی کنند و یا شیوه های جدید تنبیهی را در پیش گرفتهاند که تاثیراتی مخربتر بر کودکان دارد؟ […]
در گذشته شاهد تنبیهات بدنی کودکان از سوی والدین بودیم، اما در چند سال اخیر کمتر شاهد این تنبیهات بدنی هستیم؛ با این حال این سوال پیش می آید که آیا والدین دیگر کودکان خود را تنبیه نمی کنند و یا شیوه های جدید تنبیهی را در پیش گرفتهاند که تاثیراتی مخربتر بر کودکان دارد؟
تنبیه به عنوان آخرین مرحله تربیتی در روانشناسی تربیتی گفته می شود. تنبیه در واقع به عنوان یکی از ابزارهای رفتار سازی و رفتارپذیری کودکان است که میتواند در شکلگیری رفتار آنان تاثیر گذار باشد. در اعمال تنبیه از سوی والدین مسئله مهم چگونگی انجام آن است، زیرا در صورت اعمال اشتباه در انجام این ابزار تربیتی شاهد بروز مشکلات متعدد در حوزه روانی، رفتاری و شخصیتی کودک خواهیم بود. همچنین در بسیاری از مواقع کودکان برای مسائلی تنبیه میشوند که هیچ لزومی ندارد. در واقع آنان به خاطر انجام رفتارهایی تنبیه میشوند که جزء رفتارهای رشدی و ویژگیهای شخصیتی آن هاست؛ مانند کنجکاوی و دست زدن به وسایل گوناگون.
در برخی مواقع شاهد آن هستیم که والدین برای راحتی و آسایش خود و یا حتی «پز اجتماعی» کودکان خود را تنبیه می کنند؛ برای مثال والدین در مقابل جمع به کودک خود اخم و یا وی را تنبیه می کنند در نتیجه کودک در آن لحظه ساکت می شود و در چنین شرایطی آن پدر و یا مادر تصور میکند در مقابل جمع تصویری مقتدرانه از خود ارائه کرده است. در این شرایط والدین اقتدار را با برخوردهای منفی اشتباه گرفته و این سرآغازی برای انجام برخوردهای منفی متعدد آنان با کودکشان است.
والدین مقتدر افراد تنبیه گری نیستند، بلکه کسانی هستند که با ایجاد ارتباط موثر با کودک خود می توانند در مسیر تربیت مثبت و موثر گام برداشته و در جریان همین ارتباط وی را متقاعد می کنند که کارهای خطا را انجام ندهد. تنبیه به عنوان آخرین راهکار تربیتی، خوب است اما چگونگی آن و همچنین مشخص شدن موضوع تنبیه مساله بسیار مهمی است که باید همواره از سوی والدین مورد توجه قرار گیرد.
تهدید، بیمحلی، قهر و… با کودکان به لحاظ روانی بسیار مضر است؛ در فرایند تنبیهات روانی، کودک به شدت از لحاظ ذهنی و روانی آسیب دیده و در نتیجه این آسیبها باعث عقدههای روانی متعدد در فرد شده که ممکن است در بزرگسالی وی موجب بروز اختلالات متعدد شود که تمامی آن ها ماحصل همین تنبیهات و رفتارهای منفی والدین در دوران کودکی است. والدین باید بدانند که به هیچ عنوان نباید با کودک خود قهر کنند و تنبیه عاطفی نباید از سوی والدین اعمال شود، زیرا قهر کردن بدترین نوع تنبیه بوده و همانطور که گفته شد، آسیبهای متعددی را به همراه خواهد داشت.
استفاده از واژههایی چون «دوست ندارم»، «دیگه مامانت نیستم» و… بسیار مضر است؛ متاسفانه در حال حاضر شاهد آن هستیم که والدین پس از انجام هر خطایی از سوی کودکشان این اصطلاحات را به کار برده و به لحاظ روانی کودک را شکنجه میکنند. در حین تنبیه والدین باید دقیقا مشخص کنند که چرا کودک خود را تنبیه میکنند و چه رفتاری موجب این امر شده است، زیرا والدین اجازه ندارند در جریان اصلاح تربیت کودک خود، کل شخصیت وی را زیر سوال ببرند.
برخی از کلمات چون «تو آدم بدی هستی»، «باز هم خرابکاری کردی» و… جزو اصطلاحاتی هستند که شخصیت کودک را به کلی تخریب میکنند و والدین باید یاد بگیرند که به جای بکاربردن اینگونه کلمات برای مثال بگویند: من به عنوان مادر/ پدر تو از این رفتارت خوشم نمیآید؛ در واقع کودک باید به طور مشخص بداند که چرا تنبیه و یا تشویق میشود.