شیوه تربیتی مقتدرانه

تربیتی که با رشد اخلاق کودک ارتباط دارد، تربیت مقتدرانه است. در این شیوه، از الگوهای رفتاری پرخاشگرانه اجتناب می‌شود. کودکان خانواده‌های مقتدر از حساسیت اجتماعی، خودآگاهی و احترام به قواعد و قدرت برخوردارند. این شیوه تربیتی به صورت تعامل بین دو تمایل والدین توصیف می‌شود؛ الف. پاسخدهی ب. داشتن توقع از کوکان پاسخ‌دهی به […]

تربیتی که با رشد اخلاق کودک ارتباط دارد، تربیت مقتدرانه است. در این شیوه، از الگوهای رفتاری پرخاشگرانه اجتناب می‌شود. کودکان خانواده‌های مقتدر از حساسیت اجتماعی، خودآگاهی و احترام به قواعد و قدرت برخوردارند. این شیوه تربیتی به صورت تعامل بین دو تمایل والدین توصیف می‌شود؛

الف. پاسخدهی

ب. داشتن توقع از کوکان

پاسخ‌دهی به معنای تدارک محبت و حمایت برای کودکان است. برقراری یک تعامل گرم و مثبت، تحول وجدان و استدلال اخلاقی را در کودکان ارتقا می‌دهد. به علاوه، این امر به دلبستگی ایمن و حرمت خود نیز می‌انجامد.

یکی از پیامدهای تربیت گرم و پاسخگو، انتقال این نکته به کودکان است که آنها ارزشمند و سزاوار چنین رابطه‌ای هستند. ما به کودکانمان عشق می‌ورزیم و این عشق به خودپنداره مثبت در آنها می‌انجامد. پیام وسیع‌تر چنین ارتباطی این است که تمام انسان‌ها مستحق رابطه گرم هستند و نباید به آنها آزار رساند. تخطی از این معیارها منجر به احساس گناه و شرم در فرد می‌شود. دو احساسی که ارتباط مستقیمی با وجدان دارند. همچنین این امر پایه‌ای را برای استدلال اخلاقی فراهم می‌آورد. در حقیقت، سطح گرمی و حمایت، کیفیت پایدار این گونه روابط است.

 

تنظیم توقع و انتظار از کودک و تعیین حدود
داشتن انتظار چیزی بیش از خواستن برخی رفتارها از کودکان است. انتظار مؤثر دارای سه جزء است:

۱- والدین لازم است اهداف متعالی ولی واقع‌بینانه‌ای را در خصوص رفتار کودکانشان ترسیم کنند. این امر شامل درک این نکته است که چیزی را می‌توان به طور منطقی از کودکان انتظار داشت. کودکانی که والدینشان از آنها انتظارات غیرمنطقی بالایی دارند، همواره ناکام و خشمگین شده و خود را شکست خورده می‌پندارند.

۲- والدین باید حمایت‌های لازم را برای دستیابی به این اهداف فراهم کنند، به عنوان مثال تدارک درگیری والدین با کودکان برای انجام تکالیف مدرسه یکی از این موارد است.

۳- والدین باید نسبت به دستیابی یا عدم دستیابی کودکان به انتظارات خود و خواسته‌های مورد نظر نظارت داشته باشند. کودکان به سرعت بی‌اثر بودن خواسته‌هایی که به آنها نظارت نشده است را درک می‌کنند و بنابراین پیامدی برای آنها در نظر نمی‌گیرند. بنابراین، چنین خواسته‌هایی بر تحول اخلاقی کودکان تأثیر ناچیزی خواهند داشت. اگر توقع داشتن به عنوان بخشی از تربیت مقتدرانه اعمال شود، کودکان دارای خودمهارگری، نوعدوستی و حرمت خود بیشتری خواهند شد.

 

الگودهی رفتار اجتماعی – اخلاقی
یکی از بهترین راه‌هایی که می‌توانیم از طریق آن به کودکانمان بیاموزیم که استدلال اخلاقی خود را به رفتار اخلاقی مثبت تبدیل کنند، ارائه نمونه و الگو است. آموزش احترام به کودکان از طریق احترام گذاشتن به آنها یکی از راه‌های الگودهی است. احترام گذاشتن به کودکان تنها یک راه الگودهی است. چگونگی رفتار و برخورد والدین با سایر افراد از جمله دوستان، خویشاوندان و بستگان نیز از راه‌های دیگر الگودهی است که مورد استفاده قرار می‌گیرد. همان طور که گفته شد، چگونگی رفتار والدین هنگام تعامل با کودکانشان در خصوص موضوعات اخلاقی به صورت یک الگو درمی‌آید. همچنین والدینی که به بیان همدلی پرداخته یا استدلال اخلاقی را مورد بحث قرار می‌دهند، این کیفیات را الگودهی می‌کنند .

نویسنده این مطلب :

جعفری

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما