کارهای عملی باعث آن میشود که کودک به صورت علمی وارد فعالیت های گوناگون میشود و در جریان این فعالیتهای پویا و خلاقانه در کنار پاسخ کنجکاویهای خود، فردی خلاق، مبتکر و مبدع نیز باشد. نباید تنها حجمی از اطلاعات را به کودک تزریق کنیم، زیرا این روش نتایج مثبتی در رشد روانی، شخصیتی و […]
کارهای عملی باعث آن میشود که کودک به صورت علمی وارد فعالیت های گوناگون میشود و در جریان این فعالیتهای پویا و خلاقانه در کنار پاسخ کنجکاویهای خود، فردی خلاق، مبتکر و مبدع نیز باشد. نباید تنها حجمی از اطلاعات را به کودک تزریق کنیم، زیرا این روش نتایج مثبتی در رشد روانی، شخصیتی و خلاقیتی کودک نخواهد داشت، طی چند سال اخیر مهد کودک ها به سمت آموزشهای حفظی گرایش پیدا کردهاند و در این جریان بسیاری از کارهای خلاقانه را فراموش کرده و یا کمتر به آن توجه میکنند این در حالیست که چنانچه فعالیتهای خلاقانه در برنامههای آموزشی مهدها قرار گیرد، به طور غیرمستقیم نیز در آموزش آنان تاثیرگذار خواهد بود.
متاسفانه بسیاری از افراد گمان میکنند که تنها با دادن آموزشهای صرف و تزریق حجم زیادی از اطلاعات میتوانند باعث رشد ذهنی، اجتماعی و… کودک شوند تا برای مثال کودک بتواند در چندین سال آینده موفق به کسب رتبه خوب در کنکور سراسری شده و زمینه موفقیت های فردی آن فراهم شود؛ در حالی که این طرز فکر کاملا نادرست است. والدین و مسوولان نمیدانند که چنانچه بتوانند کودک خلاقی را تربیت کنند، حتی اگر آن کودک قابلیت دریافت نمرههای ۱۹ یا ۲۰ را نداشته باشد، اما بسیاری از ظرفیتهای شناختی و رشدی در آن رشد کرده و توانایی حل مساله را پیدا می کند.
با توجه به عدم یکپارچه بودن سطح معلومات و تسلط معلمان سراسر کشور در تدریس کتب جدیدالتالیف مقاطع ابتدایی، در حال حاضر علاوه بر عدم تسلط معلمان سراسر کشور در این کتب، شاهد آن هستیم که معلمان دانش آموزان را به خریدهای کتابهای کمک درسی و سوال و جواب آماده تشویق و بر خرید آنان تاکید میکنند؛ به این ترتیب این معلمان به جای آن که کودک را تشویق به طرح سوال و یافتن پاسخ در محتواهای درسی کنند، آنان را به سمت جوابهای حاضر و آماده و به عبارت کلی تن پروری سوق میدهند.
زمانی که معلمان میبینند که سوالها و جوابهای آماده در کتابهایی کمک درسی همچون گام به گام و … وجود دارد و دانشآموزان را به خرید آن ها تشویق میکنند و به عبارتی تنبلخانه به راه میاندازد باید بدانند که این عمل یک خیانت به کودکان است زیرا مانع رشد خلاقیت و سایر جنبههای رشدی در آنان میشود. در چنین شرایطی به جای آن که کودک را در فرآیند یادگیری قرار دهیم، کاملا این فرایند را حذف میکنیم؛ و درچنین شرایطی نه تنها خلاقیت رشد نمیکند، بلکه آموزش وی نیز به طور کلی مختل خواهد شد تا جایی که در حال حاضر شاهد آن هستیم که در کشور به پایینترین سطح یادگیری که همان حفظ کردن است تنزل کرده ایم.
در چنین شرایطی سطوح بالاتر یادگیری که شامل فهم، کاربرد، تجزیه و تحلیل و… میشود به شدت کمرنگ شده و حفظیات که بدیهیترین و نخستین سطح یادگیری است در جایگاه نخست اهمیت قرار گرفته است. زمانی که فرآیند یادگیری به بدترین شکل ممکن حذف میشود و حذفیات در مرحله نخست اهمیت قرار میگیرد، چطور انتظار داریم که مرحله پنجم این پروسه به وقوع بپیوندد؟ پس به این ترتیب هیچگاه نمیتوان در چنین شرایطی امکان رشد و خلاقیت را از کودکان داشته باشیم.
هنرستانها و دانشگاههای فنی و حرفهای و کار و دانش دارای بهترین شیوه کار عملی در جهت رشد خلاقیت نوجوانان و جوانان در کشور است. در حال حاضر دانشگاه های فنی و حرفهای بهترین شیوه کار را در آموزش دیپلمههای فنی و حرفهای و کار و دانش برای کاردانی به کار میگیرند وبه طور واقعی و حقیقی در کشور آموزشهای عملی را ارائه میدهند. با این حال حتی چنین شیوه کاری در دانشگاههای مطرح و بزرگی چون امیرکبیر، صنعتیشریف و…وجود ندارد و در این دانشگاهها نیز به نمره تاکید بیشتری میشود. خلاقیت دارای چهار بعد سیالی، انعطافپذیری، ابتکار و کارهای نو و توجه به جزییات دانست و در کنار آن ها انگیزههای درونی، بعد شناختی و تفکر واگرا نیز بسیار حائز اهمیت است. متاسفانه این عوامل در آموزشهای رسمی ما بسیار کم اهمیت هستند و در واقع به آن ها هیچ توجهی نمیشود.