اکتبر 27
بازدید : 651
نظرات : بدون دیدگاه
فرزند من بهترین است!

(( ورود به مهد کودک سخت ترین دوران زندگی ام را تشکیل می داد. قبل از آن هیچ رقیبی در خانه نداشتم و کسی نبود تا خودم را با او مقایسه کنم . همیشه حق با من بود و هیچکسی را بهتر از خودم نمی دانستم ولی ناگهان در کنار ۲۰ کودک دیگر قرار گرفتم […]

(( ورود به مهد کودک سخت ترین دوران زندگی ام را تشکیل می داد. قبل از آن هیچ رقیبی در خانه نداشتم و کسی نبود تا خودم را با او مقایسه کنم . همیشه حق با من بود و هیچکسی را بهتر از خودم نمی دانستم ولی ناگهان در کنار ۲۰ کودک دیگر قرار گرفتم که من نیز فقط یکی از آنها بودم و نه بهترینِ آنها حتی احساس می کردم با آن تصوری که از خودم داشتم بسیار فاصله دارم چه احساس دردناکی!!))
ورود به مدرسه اغلب نخستین تغییر عمده ای است که در زندگی بسیاری از کودکان به وجود می آید و آنها زندگی دور از محیط خانواده را تجربه می کنند. مدرسه نخستین فرصتی است که کودک خود را همسان با سایر کودکان احساس می کند و توانایی های خود را در مقایسه با دیگران مورد ارزیابی قرار می دهد.
در این حال هر قدر کودکان در محیط خانوادگی خود به گونه ای مبالغه آمیز مورد تشویق قرار گرفته باشند به همان میزان با احساس خودخواهی وارد مدرسه خواهند شد و اگر این حس با رفتار سایر کودکان و معلم ها منطبق نباشد کودک در بوته ی آزمونی جدید قرار خواهد گرفت بنابراین بسیاری از کودکانی که تک فرزند هستند ناگزیر به ارزیابی دوباره ای از خویش دست می زنند تا بتوانند خود را با شرایط مدرسه هماهنگ کنند.
شرایط یادشده میتواند فرآیندهایی از این قبیل داشته باشد :
• ممکن است احساس خودکم بینی کنند : (( من دیگر یک کودک منحصر به فرد نیستم)).
• ممکن است احساس کنند که به آنها خیانت شده است: (( من آنقدر ها که والدینم مدعی بودند باهوش نیستم)).
• ممکن است احساس یاس کنند : (( من ناتوان تر از دوستان هم سن و سال خود هستم)).
• ممکن است احساس بیهودگی کنند: (( هر چه تلاش میکنم نمیتوانم به خوبی دیگر دوستانم باشم پس تلاش کردن بی فایده است)).
کودکانی که با حسی از خودخواهی وارد مدرسه میشوند برای دستیابی به تصویری واقعی تر از توانایی های خود نیازمند یاری هستند. کمک والدین در این میان است که سعی نکنند معلم کلاس را قانع کنند تا با فرزند آنها رفتار ویژه ای مشابه رفتار آنها در خانه داشته باشد.

اگر شما دارای چنین فرزندی هستید نکات زیر را به خاطر بسپارید :
• سعی نکنید فرزندتان را از قوانینی که برای دیگر همکلاسی های او اجرا می شود مستثنی کنید.
• هیچگاه یک جانبه از فرزندتان طرفداری نکنید و مدرسه ی او را به خاطر مقررات و تکالیفی که برای فرزندتان تعیین میکند مورد پرسش قرار ندهید.
برخی از تک فرزندها ممکن است به دلیل توجه ویژه ای که والدین در محیط خانه نسبت به آنها دارند رفتارهای زیر را برای برخورد مناسب در مدرسه نیاموخته باشند :

  • انطباق
  • اطاعت
  • همکاری
    والدین باید در صورت مشاهده ی چنین مشکلی رفتارهای یاد شده را به فرزندشان بیاموزند و به او توضیح دهند که محیط مدرسه با محیط خانه تفاوت دارد. والدین باید به فرزند خود بگویند اگر چه او برای آنها بسیار ارزشمند است ولی معلوم نیست دیگران هم چنین تصوری از او داشته باشند.
    بنابراین رفتاری که معلمان با او دارند ممکن است با رفتاری که آنها با او دارند تفاوت داشته باشد: (( وقتی که به مدرسه می روی تو نیز یکی از دانش آموزان هستی. همه ی شما به یک اندازه برای معلم تان اهمیت دارید. ممکن است تو تکلیف هایت را بهتر از بعضی از دوستانت انجام دهی ولی بهترین دانش آموز نباشی.
    اگر با وجود تلاش زیاد نتوانی فراتر از یک دانش آموز متوسط باشی اشکالی ندارد زیرا بیشتر مردم متوسط و معمولی هستند و تعداد بهترین ها بسیار اندک است)).
    والدین با چنین توضیحاتی فرزند خود را آماده می کنند تا انتظاری را که از خود یا از محیط مدرسه دارد تعدیل و واقعی کند.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما