درواژه نامۀ روانشناسی، سادهترین تعریفی که برای «اعتماد به نفس» ارائه شده، چنین است: «اعتماد به نفس عبارت است از اعتقادی که شخص به خود و به تواناییها، مـهارتها و سـایر قابلیتهای خود دارد.» بنابراین تعریف، برای دست یافتن به اعتماد به نفس، فرد ابتدا نیازمند شناختن تواناییها و سایر ویژگیهای ارزشمند خود است. ضعف […]
درواژه نامۀ روانشناسی، سادهترین تعریفی که برای «اعتماد به نفس» ارائه شده، چنین است: «اعتماد به نفس عبارت است از اعتقادی که شخص به خود و به تواناییها، مـهارتها و سـایر قابلیتهای خود دارد.» بنابراین تعریف، برای دست یافتن به اعتماد به نفس، فرد ابتدا نیازمند شناختن تواناییها و سایر ویژگیهای ارزشمند خود است. ضعف اعتماد به نفس در فرد بر رفتار اجـتماعی و پیـشرفت تـحصیلی او اثر میگذارد و باعث کمرویی و عـملکرد نـامطلوب او در امـتحانات شفاهی و کتبی میشود.
- نشانههای جسمی و رفتاری ضعف اعتماد به نفس
افرادی که اعتماد به نفس کمی دارند، معمولا دچار لرزش خفیف دسـت و گـرفتگی عـضلات میشوند. قیافۀ آنها بهطور معمول نگران و غمگین اسـت. بـه ظاهر خود اهمیت نمیدهند، با صدایی ضعیف که حاکی از اطمینان نداشتن به خود است، سخن میگویند و چشمانی بیفروغ دارنـد. از نـظر رفـتاری هم حساس، زودرنج، کمرو و گوشهگیر میشوند و دائم از خود و اطرافیان انتقاد مـیکنند. گاهی نیز برعکس حالتی تهاجمی و خشونتآمیز دارند و رفتار آنها همراه با زورگویی و پرتوقعی است.
متکبر و حراف بودن، غـلو کـردن، تـحقیر کردن و عیبجویی از دیگران، خود را مبرا از اشتباه دانستن، نداشتن ثبات رأی، داشتن تـشویش و نـگرانی، احساس بیلیاقتی، نالیدن از مشکلات بهطور دائم، بدشانس دانستن خود، بدبینی و کمال طلب بودن، همه از جلوههای گوناگون ضـعف اعـتماد بـه نفس هستند.
اعتماد به نفس نیز مانند سایر جنبههای رشد فرد، تـحت تـأثیر بـافتی قرار میگیرد که فرد در آن زندگی و رشد میکند. در سالهای اولیه زندگی، مهمترین بافت، «خانواده» اسـت. بـا رشـد فرد، به جز خانواده، عوامل دیگری مانند:ه مسالان، مدرسه، اجتماع، ارزشهای فرهنگی و آموزشهای دیـنی نـیز تأثیر خود را نمایان میسازند.
بیشترین ویژگی های شخصیت ما از دوران کودکی شکل میگیرد. بنابراین از جمله عوامل شکل دهنده شخصیت ما بایدها و نبایدها، تایید و یا عدم تایید رفتارهای ما، تنبیه ها و تشویق ها، تحسین و تمجید، تعریف و تحقیر،… می باشد که توسط اطزافیان از جمله خانواده و والدین بر ما اعمال می گردد. بنابراین عدم اعتماد به نفس یا اعتماد به نفس کاذب ریشه در دوران کودکی و تربیت گذشته فرد دارد. ترس پنهانی از عدم موفقیت (احساس گناه بضي از افراد بابت هر موضوعي خودشان را سرزنش ميكنند و اين سرزنشهاي هميشگي قاتل اعتماد به نفس آنهاست) دليل دیگر شايع نداشتن اعتماد به نفس، انتظارات غيرواقعي است. اگر از خودتان بيش از تواناييها و فرصتهايي كه در اختيارتان است انتظار داشته باشيد بايد بگوييم با اين كار ضربه بزرگي به اعتماد به نفس تان ميزنيد.
عدم اعتماد به نفس در زندگی تحصیلی – شغلی نوجوانان و جوانان هم تاثیر منفی بگذارد. کمبود اعتماد به نفس منجر به فقدان انگیزه و علاقه در فرد برای پیشرفت خواهد شد. فرد فاقد اعتماد به نفس ممکن است از انجام همه کارها سر باز زند و بی هدف باشد فقط به این دلیل که تصور میکند که توانایی انجام کاری را ندارد. اما الان دیگر زمانش رسیده است که این رویه را تغییر داده و این را باور کنید که شما قادر به انجام هر کاری که می خواهید هستید.
پیامدها و عواقب پیامدهای عدم اعتماد به نفس بسیار است. شخصی که فاقد اعتماد به نفس می باشد در واقع قدرت ابراز وجود، توانایی احقاق حق، توانایی در ابراز علاقه و بیان احساسات و غیره را ندارد. در نتیجه احساس سر خوردگی، خود کم بینی و احساس پریشانی مینماید، که این همان افسردگی است. در واقع یکی از عوامل اصلی و درجه یک اختلالات افسردگی، اضطراب، وسواس، و غیره که این درمانگر در طول دوران کاری در بیماران خود مشاهده نموده است عدم اعتماد به نفس می باشد.